- رعنا (دخترانه)
- زیبا، دلفریب، بلند و کشیده، گلی که از درون سرخ و از بیرون زرد باشد
معنی رعنا - جستجوی لغت در جدول جو
- رعنا
- زن خود بین و خود آرا و گول و سست، زن گول، زن خود آرا، زیبا خوشنما نازی سمک مونث ارعن. زن احمق و خودآرا زن گول و سست، خودپسند متکبر، خوب صورت زیبا خوشگل، مونث ارعن. زن احمق و خودآرا زن گول و سست، خوب صورت زیبا خوشگل
- رعنا
- زیبا و خوشگل، کنایه از خوش قد وقامت، بلند مثلاً سرو رعنا، زن گول و نادان، زن خودبین و خودآرا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دریاب ما را ما را گوش دار مراعات ما کن، مارا گوشدار، یا راعنا گو (ی)، گوینده راعنا. مرا سر بسته توان داشت بر پای به پیش راعنا گویان رعنا. (خاقانی) توضیح صحابه خطاب به پیغامبر ص می گفتند: راعنا و یهود آنرا بلهجه خود راعینا می گفتند (یعنی شبان ما) و در آن سخریه ای بود این آیه نازل شد: یا ایها الذین آمنوا لاتقولوا راعنا و قولوا انظرنا. (سوره 2 (بقره) آیه 98) (ای کسانی که ایمان آوردید مگویید: راعنا و بگویید: انظرنا)
ای خدا ما، کردی تو آنچه شرط خداوندی تو بود مادر خور تو هیچ نکردیم ربناخ. (سعدی) یا دست به ربنا در آوردن و. دست بدعا برآوردن: غم تو دست برآورد و خون چشمم ریخت مکن که دست برآرم به ربنا ای دوست. (سعدی)
خوراندن خوار گرداندن، رنجاندن، نام و نشانی نوشتن، رویاندن، در بند ماندن
ای پروردگار ما، ای خدای ما
نعناع، گیاهی با برگ های بیضی و دندانه دار، ساقه های بلند و گل های ریز سرخ یا بنفش که از سبزی های خوردنی است و عطر مخصوصی دارد. خشک کردۀ آن در بعضی از غذاها به کار می رود. ضد نفخ و ضد قی و محرک است. از برگ آن اسانسی می گیرند که در طب و عطرسازی استعمال می شود. ریشه یا پاجوش های آن را می کارند و سه یا چهار سال دوام دارد، پونۀ باغی، پودنۀ باغی
معنی، مقصود، مفهوم و مضمون کلام، مطلب، موضوع، باطن
بنگرید به معنی رسم الخط فارسی برای معنی
گیاهی است از رده دو لپه ییهای پیوسته گلبرگ که سر دسته تیره نعناعیان میباشد و جزو سبزیهای خوراکی است. این گیاه دارای تمام اسانس ها و خواص پودنه است و برگهایش کرک کمتری دارند ولی بریدگیهای کنار برگهای آن بیشتر از پودنه و اسانس آن نیز از پودنه ملایم تر است. این گیاه همه آثار نیرو دهنده و با دشکن وخلط آور پودنه را داراست. از این گیاه اسانسی بنام مانتول استخراج میکنند که جهت خوشبو کردن داروها و برخی آب نباتها و شیرینی ها بکارمیرود. علاوه برین در معالجه التهابات مخاط بینی و گلو و دهان اسانس مزبور مورد استعمال دارد. از انساج نعناع نوعی کافور قابل تبلور نیز بدست میاورند که مانند کافور معمولی بکار میرود. دم کرده برگ نعناع را جهت تقویت و رفع نفخ معده و روده مصرف میکنند. برگهای خشک و نرم شده نعناع جهت خوشبو کردن ماست و دوغ و سرخ شده آن در روغن که بنام نعنا داغ موسوم است جهت خوشبو کردن برخی آش ها بکار میرود لمام نعناسبز مشی نعنع راقوته. یا نعنای آبی. نعنای وحشی، پودنه، نعنای قرمز. یا نعنای طبی. سوسنبر. یا نعنای قرمز. گونه ای نعناع که در لبه رودخانه ها و در جریان آبهای ملایم و کم عمق میروید و چون برگهایش قرمز رنگند باین نام موسوم است نعنای آبی. یا نعنای فلفی. سوسنبر. یا نعنای وحشی. پودنه، گونه ای نعناع که در کنار نهرها میروید
Signification
significação
Bedeutung
znaczenie
значение
значення
betekenis
significación
signification
significato
מַשְׁמָעוּת
maana
ความหมาย