جدول جو
جدول جو

معنی رعموم - جستجوی لغت در جدول جو

رعموم
(رُ)
زن نرم اندام. (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ذیل مادۀ رعم) (از متن اللغه). در منتهی الارب و به تبع آن در ناظم الاطباء و آنندراج این ماده به این معنی بدون ’میم’ اول ’رعوم’ آمده است و احتمال تصحیف یا اشتباه میرود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عموم
تصویر عموم
همه، همگی، شامل شدن، فراگرفتن، همه را فراگرفتن
فرهنگ فارسی عمید
(زُ)
درمانده به سخن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، زعامیم. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(شُ)
درازبالا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). طویل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
گیاه دراز. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
عمامه دار و عمامه بسته. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
فراگرفتن همه را. (از منتهی الارب). همه افراد را شامل بودن. همگی را شامل شدن، و عام شدن: عم ّ المطر الارض، باران همه زمین را فراگرفت. (از اقرب الموارد).
- عموم و خصوص مطلق، (اصطلاح منطق) عبارت از آن است که دو کلی چنان باشند که مفهوم اولی برهمه افراد دومی صدق کند، ولی مفهوم دومی فقط شامل بعض افراد اولی باشد، مانند: ’حیوان’ و ’انسان’ که هر انسانی حیوان است، اما هر حیوانی انسان نیست. (از فرهنگ فارسی معین).
- عموم و خصوص من وجه، (اصطلاح منطق) آن است که مفهوم دو کلی چنان باشد که یک مورد اجتماع و دو مورد افتراق داشته باشند، مانند ’حیوان’ و ’ابیض’. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
زن نازک اندام. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
گوسپند لاغرکه از بینی آن آب رود. (منتهی الارب) (از مهذب الاسماء) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، سیاهی دوات، سخت لاغر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، خویشتن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، روح و جان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عموم
تصویر عموم
همگی را شامل شدن، عام شدن، کلیه تمامی، جملگی، همه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عموم
تصویر عموم
((عُ))
شامل شدن، فرا گرفتن، همه، تمام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عموم
تصویر عموم
همگان
فرهنگ واژه فارسی سره
تمام، جمیع، عامه، کافه، کل، همگان، همه
فرهنگ واژه مترادف متضاد