در عروض از بحور شعر که از تکرار سه یا چهاربار مستفعلن حاصل می شود شعری که به هنگام جنگ در مقام مفاخرت و خودستایی می خوانند در موسیقی گوشه ای در دستگاه چهارگاه، ارجوزه
در عروض از بحور شعر که از تکرار سه یا چهاربار مستفعلن حاصل می شود شعری که به هنگام جنگ در مقام مفاخرت و خودستایی می خوانند در موسیقی گوشه ای در دستگاه چهارگاه، ارجوزه
مویهای ریزۀ بن پشم گوسپند و بز. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پشم نرم با تارهای دراز. (داود ضریر انطاکی). پشم بز. (تفلیسی). پت، و آن پشم ریز موی بز است. کرک که از زیر موی بز گیرند. پشم دقیق و نرم بز. پشم بن موی. بز پشم. بز وشم. مقابل بز موی که شعر است. (یادداشت مرحوم دهخدا). تفتیک. مرعزاء. مرعزی. جامه هایی که از آن ساخته می شود نرمتر و کم حرارت تر از پشم است و مناسب طبع انسان است و برای جمیع اصناف مردم مناسب است و بدنهای بسیار نرم را راحت میدارد و کلیه را گرم داشته و کمر را تقویت دهد. (از ابن البیطار ذیل مرعزی) : و رأیت علیه فرجیه مرعز فأعجبتنی. (رحلۀ ابن بطوطه). و علیه فرجیه مصریه من المرعز. (رحلۀ ابن بطوطه). و خمسمائه ثوب من المرعز مائه منهاسود و مائه بیض و مائه حمر و مائه خضر و مائه زرق. (رحلۀ ابن بطوطه). و رجوع به مرعزاء و مرعزی شود
مویهای ریزۀ بن پشم گوسپند و بز. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پشم نرم با تارهای دراز. (داود ضریر انطاکی). پشم بز. (تفلیسی). پَت، و آن پشم ریز موی بز است. کرک که از زیر موی بز گیرند. پشم دقیق و نرم بز. پشم بن موی. بز پشم. بز وشم. مقابل بز موی که شعر است. (یادداشت مرحوم دهخدا). تِفتیک. مرعزاء. مرعزی. جامه هایی که از آن ساخته می شود نرمتر و کم حرارت تر از پشم است و مناسب طبع انسان است و برای جمیع اصناف مردم مناسب است و بدنهای بسیار نرم را راحت میدارد و کلیه را گرم داشته و کمر را تقویت دهد. (از ابن البیطار ذیل مرعزی) : و رأیت علیه فرجیه مرعز فأعجبتنی. (رحلۀ ابن بطوطه). و علیه فرجیه مصریه من المرعز. (رحلۀ ابن بطوطه). و خمسمائه ثوب من المرعز مائه منهاسود و مائه بیض و مائه حمر و مائه خضر و مائه زرق. (رحلۀ ابن بطوطه). و رجوع به مرعزاء و مرعزی شود
سر، مطلب پوشیده و پنهان در دل کسی که پیشه اش کارهای ساختمانی است، بنا، گلکار، والادگر، بمعنی بزرگتر و رئیس بنایان و همچنین بمعنای پوشیده و پنهان هم گویند
سر، مطلب پوشیده و پنهان در دل کسی که پیشه اش کارهای ساختمانی است، بنا، گلکار، والادگر، بمعنی بزرگتر و رئیس بنایان و همچنین بمعنای پوشیده و پنهان هم گویند