جدول جو
جدول جو

معنی رعث - جستجوی لغت در جدول جو

رعث
پشم رنگین، گلنار بیابانی
تصویری از رعث
تصویر رعث
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رعثه
تصویر رعثه
گوشواره، نوک زیبا در پرندگان، تاج خروس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعد
تصویر رعد
(پسرانه)
صدای حاصل از برخورد دو قطعه ابر، نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بعث
تصویر بعث
فرستادن کسی را بتنهائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دعث
تصویر دعث
کینه دشمنی، مانده آب ، خواست، آغاز بیماری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعد
تصویر رعد
تندر، آذرخش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رعب
تصویر رعب
ترس
فرهنگ واژه فارسی سره
چریدن، چرانیدن، نگهبانی، سبزه و گیاه مرغ چرانیدن بچرا بردن (گوسفند و مانند آنرا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعن
تصویر رعن
گولی، سستی بینی کوه، کوه دراز، آفتاب زدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعم
تصویر رعم
پیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعل
تصویر رعل
کبت نر (زنبور عسل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعف
تصویر رعف
رفتن، روان شدن، خوندماغ شدن، از در درآمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعش
تصویر رعش
لرزه گرفتن، لرزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعس
تصویر رعس
لرزیدن، نشاندن، آهسته رفتن: از ماندگی و پیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعد
تصویر رعد
بانگ کردن آسمان و غریدن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعج
تصویر رعج
دارا گشتن، پر فرزندی، نا آرامی رمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعب
تصویر رعب
ترس و بیم، فزع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعاث
تصویر رعاث
گوشواره، گلوبند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمث
تصویر رمث
بدست مالیدن، اصلاح کردن چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریث
تصویر ریث
کندی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعث
تصویر شعث
پراکنده در هم ژولیده، پراکندگی در کار، ژولیده موی شدن ژولیده موی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعث
تصویر شعث
پراکندگی کار و خلل در آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رعب
تصویر رعب
ترس، بیم، فزع، خوف، ترسیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روث
تصویر روث
سرگین، فضلۀ چهارپایان از قبیل اسب و الاغ و استر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رعی
تصویر رعی
چریدن، چرانیدن، حفظ کردن، نگهداری کردن، سرپرستی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رعد
تصویر رعد
صدایی که از برخورد توده های ابر به گوش می رسد، آسمان غرنبه، تندر، سیزدهمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۴۳ آیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بعث
تصویر بعث
انگیختن، برانگیختن، به کاری وا داشتن، زنده کردن مردگان، قیامت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عرث
تصویر عرث
بر کندن، مالیدن، بر کنده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وعث
تصویر وعث
استخوان شکسته، دشوار سخت، لاغری راه سخت گدار دشوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بعث
تصویر بعث
((بَ))
برانگیختن، فرستادن، زنده کردن مردگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رعی
تصویر رعی
((رَ))
چرانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رعد
تصویر رعد
((رَ))
تندر، آسمان غرنبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رعب
تصویر رعب
((رُ))
ترسیدن، ترس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریث
تصویر ریث
((رَ یا رِ))
درنگ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریث
تصویر ریث
((رَ یِّ))
کندرو، بطی، درنگ کار
فرهنگ فارسی معین