- رطوبه
- نم خیتی خیسی تری ژف نمناکی
معنی رطوبه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مرطوبه در فارسی مونث مرطوب: تر نمناک ژفیده مونث مرطوب جمع مرطوبات
خدایی آفریدگاری
تر شدن، مرطوب گشتن، تری
تر و تازگی، رسیدن خرما
ژفی نمی فمور منسوب به رطوبت. یا مزاج رطوبی مزاج تر مزاج
بسته هیزم
تری، نمناکی، نرمی، ملایمت
Clamminess, Dampness, Humidity, Moistness, Sogginess
влажность , влажность , сырость
Feuchtigkeit
вологість , вологість
wilgotność, wilgoć
潮湿 , 湿度 , 湿气 , 湿润
umidade
umidità
pegajosidad, humedad
humidité
vochtigheid, luchtvochtigheid
आर्द्रता , नमी , गीलापन
kelembaban, kelembapan
رطوبةٌ , رطوبةٌ
לחות , לחות , לחות , לַחוּת
湿気 , 湿度 , 湿り気
습기 , 습도
nemlilik, nem, ıslaklık
unyevunye, unyevu, unyevua, unyevunyevu
ความชื้น , ความชื้น , ความชื้น , ความเปียกชื้น
আর্দ্রতা
نمی , نمی
اسپست تر (یونجه تر)
کف شیر، مایه ماست، مانده شیر افزود بر آرش های روبه: نیاز، درویشی، سرگشتگی جانوری است از رده پستانداران گوشتخوار از نوع سگ. پوستش برنگهای سیاه سرخ زرد و بسیار نرم است و آنرا آستر جامه کنند. دمی بزرگ و پر مو دارد و به حیله گری مشهور است. یا روباه زرد آفتاب خورشید
روباه، پستانداری گوشت خوار از خانوادۀ سگ ها با گوش های بلند، پوزۀ دراز و موهای نرم