جدول جو
جدول جو

معنی رضرضه - جستجوی لغت در جدول جو

رضرضه
(تَ)
شکستن وریزه کردن چیزی را. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (منتهی الارب). شکستن. (از تاج المصادر بیهقی) (دهار)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ ضَ)
مؤنث رضراض. زن پرگوشت. (از اقرب الموارد). مؤنث رضراض، گویند: ناقه رضراضه، ماده شتر بسیارگوشت. (از ناظم الاطباء). مؤنث رضراض. (منتهی الارب). زن سخت اندام بسیارگوشت. (دهار)
لغت نامه دهخدا
(رَ ضَ)
جایگاهی است در سمرقند. (از معجم البلدان) (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(رَ رَ)
سنگریزه ها که زیر پا کوفته گردند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا