جدول جو
جدول جو

معنی رضاگاهی - جستجوی لغت در جدول جو

رضاگاهی
(رِ)
دهی از دهستان جزیره صلبوخ بخش مرکزی شهرستان آبادان. سکنه 1270 تن. آب آن از شطالعرب. محصول آنجا خرما. قراء کوچک بقلانیه، نهر عضعور، مضروبه، بحریه، علوانیه، جزء این آبادی منظور شده است. ساکنان از طایفۀ موطوری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ)
دهی از دهستان پیشخور بخش رزن شهرستان همدان. سکنه 131 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات دیم. صنایع دستی زنان قالیبافی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
ناگاه، ناگهان:
شب زمستان بود کپّی سرد یافت
کرمکی شبتاب ناگاهی بتافت،
رودکی،
گرد گرداب مگرد ارت نیاموخت شنا
که شوی غرقه چو ناگاهی ناغوش خوری،
لبیبی،
ناگاهی سیاهئی بر وی بگذشت، (ترجمه محاسن اصفهان ص 75)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناگاهی
تصویر ناگاهی
ناگهان غفله: (ناگاهی سیاهیی بروی بگذشت)
فرهنگ لغت هوشیار