جدول جو
جدول جو

معنی رضانامچه - جستجوی لغت در جدول جو

رضانامچه(رِ چَ / چِ)
رضایت نامه. (یادداشت مؤلف). نوشته ای که شاکی و مدعی درباره گذشت از شکایت یا دعوی دهد: تعیین کدخدایان محلات و ریش سفیدان اصناف با مشارالیه است به این نحو که سکنۀ هر محله و هر صنف و هر قریه هرکه را امین و معتمد دانند فیمابین خود تعیین و رضانامچه به اسم اونوشته و... خلعت از مشارالیه (کلانتر) به جهت او بازیافت می نمایند. (تذکره الملوک چ دبیرسیاقی ص 47)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوشته ای به امضای رئیس کشور یا رئیس دولت که به کنسول داده می شود و ماموریت او را تصویب و تجویز می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روزنامچه
تصویر روزنامچه
روزنامه، نشریه ای حاوی اخبار و وقایع روز که به صورت روزانه یا هفتگی چاپ می شود، دفتری که بازرگانان داد و ستد روزانۀ خود را در آن می نویسند، سرگذشت، شرح احوال، اعمال و وقایع روزانه، نامۀ اعمال
فرهنگ فارسی عمید
(مَ / مِ چَ / چِ)
کاغذی که در آن حساب یا احوال هرروزۀ کسی مرقوم باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج). دفتری که در آن محاسبات یومیه را نویسند. (لغت محلی شوشتر) : اجناس خوراکی که پیشکش می آوردند... موافق طومار... صاحب جمعان بیوتات و مشرفان در روزنامچه عمل می نمایند. (تذکره الملوک ص 9). وجه واجبی را... روز بروز (در) روزنامچه قلمی و بنظر معیرالممالک میرساند. (تذکره الملوک ص 33). رجوع به روزنامه و روزنامه و روزنامجه و روزنامجات شود، تقویم قمری طوماری که آنرا روزمه نیز گویند. (از لغت محلی شوشتر).
لغت نامه دهخدا
(رَ مَ / مِ)
فرمانی که رئیس کشوری به کنسولهای بیگانه میدهد و آنها را برای انجام مأموریت خود مجاز مینماید. (از لغات فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا
روزنامک روزنامگک روزنامه، دفتری که بازرگانان معاملات روزنامه خود را در آن مینویسند
فرهنگ لغت هوشیار
فرمانی که رئیس کشوری به کنسولهای بیگانه میدهد و آنها را برای انجام ماموریت خود مجاز مینماید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روانامه
تصویر روانامه
اکزهکواتور
فرهنگ واژه فارسی سره