- رصیص
- به هم پیوسته، روبند برای زنان
معنی رصیص - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
استوار کردن چیزیرا
لرزه، درخشش، پیچش، شمار
بردبار، ارجمند، استوار، کوشا، دردناک محکم پابرجا استوار، جزیل استوار مقابل رکیک کلام رصین
کار محکم و استوار
دگمه مادگی
مراقب، چشم دارنده به چیزی
سرب اسرب ارزیز. توضیح: رصاص بر دو قسم است: سیاه که همان سرب و ابار باشد سپید که قلعی و قصدیر بود
ارزان، کم بها
سخت گیر
لرزه از ترس
شمار، عدد
ویژگی سخن محکم و استوار
قلع، فلزی نرم و نقره ای رنگ که قابل تورق و سخت تر از سرب است و در دمای ۲۳۱ درجه سانتی گراد ذوب می شود و خالص آن در طبیعت پیدا نمی شود و همیشه مرکب با اکسیژن و گوگرد است، برای ساختن قاشق و چنگال و چیزهای دیگر و سفید کردن ظرفهای مسی به کار می رود، با بسیاری از فلزات نیز ترکیب می شود و آلیاژ می دهد، ارزیر، ارزیز،
سرب
سرب
بریده جدا شده گسسته، جنبش و تاب خوردگی، هسته خرما
روییدنگاه مو بالای سینه، آواز، تودری از گیاهان
خاک نمناک، ریگ نمناک
ارزان، کم بها