جدول جو
جدول جو

معنی رشیدآباد - جستجوی لغت در جدول جو

رشیدآباد
(رَ)
دهی از دهستان دره شهر شهرستان ایلام. سکنه 402 تن. آب آن از نهر در شهر. محصول آنجا غلات و برنج و لبنیات. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خُرْ)
دهی است جزء دهستان حومه زرند بخش زرند شهرستان ساوه، واقع در 3هزارگزی راه عمومی. این دهکده سردسیر و با 570 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه و چغندرقند و شاه دانه می باشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و گلیم وجاجیم بافی. راه مالرو است و از طریق مأمونیه نیز می توان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان دینور بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و حبوب و توتون. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان تحت جلگۀ بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور. سکنه 364 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. صنایع دستی کرباس بافی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فسا. سکنه 167 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و حبوب و صیفی و پنبه. صنایع دستی قالی بافی. راه آن فرعی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
بیدآباد، در معجم البلدان ویذآباد ضبط کرده و نویسد محلۀ بزرگی است از اصفهان و منسوب بدانجا را ویذآبادی گویند و آن همین بیدآباد معروف است، (از انجمن آرا) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش رامیان شهرستان گرگان، سکنۀ آن 190 تن، آب آن از رودخانه و چشمه، صنایع دستی آنجا پارچه های نخی و ابریشمی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از بخش سیمینه رود شهرستان همدان، سکنۀ آن 135 تن، آب آن از چشمه، صنایع دستی زنان جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از بخش مانه شهرستان بجنورد، سکنۀ آن 1312 تن، آب آن از رودخانه، صنایع دستی آنجاقالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان طوالش، سکنۀ آن 1063 تن، آب آن از رود خانه شیرآباد، راه آن اتومبیلرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از بخش حومه شهرستان ارومیّه، سکنۀ آن 220 تن، آب آن از نازلوچای، راه آن ارابه رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه، سکنۀ آن 340 تن، صنایع دستی آنجا کرباس بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از بخش طبس شهرستان مشهد، سکنۀ آن 126 تن، آب آن از قنات، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
رودخانه ای است که به بحر خزر می ریزد و محل صید ماهی می باشد، (از جغرافیای اقتصادی کیهان)
لغت نامه دهخدا
نام جرم فلک مشتری، (انجمن آرا) (ناظم الاطباء)، این لغت دساتیری است، نور مجرد، مطلق ذات یزدانی، (انجمن آرا)، این لغت دساتیری است
لغت نامه دهخدا
(صَ)
قصبۀ مرکز بخش صیدآباد شهرستان دامغان است. این قصبه در 21 هزارگزی باختر دامغان و یک هزارگزی جنوب شوسۀ دامغان به سمنان واقع و مختصات جغرافیائی آن بشرح زیر است: طول 54 درجه و 9 دقیقه و 10 ثانیه عرض 36 درجه و 2 دقیقه و 3 ثانیه و ارتفاع 1190 گز. موقعیت قصبه: در جلگه واقع و هوای آن معتدل و خشک است. 1150 تن سکنه دارد. آب آن از قنات مهم. محصول عمده اش غلات، حبوبات، پنبه، بادام، پسته، انگور. شغل مردان زراعت، کسب و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. ادارۀ بخشداری، پاسگاه ژاندارمری، دبستان و 15 باب دکان و زیارتگاهی به نام امامزاده قاسم دارد. مزارع عیش آباد، اسماعیل آباد و احمدآباد جزء این قصبه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از بخش میامی شهرستان شاهرود. دارای 750 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول عمده آنجا غلات و میوه و لبنیات و صنایع دستی زنان آنجا کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان رحمت آباد بخش رودبار از شهرستان رشت واقع در 17هزارگزی شمال شرقی رودبار و50هزارگزی رستم آباد، کوهستانی است و هوای معتدل دارد، سکنۀ آن 61 تن است که مذهب تشیع دارند و به ترکی و کردی و فارسی تکلم می کنند، آب آن از چشمه و سفیدرود تأمین میشود، محصولش برنج و زیتون، و شغل اهالی زراعت و مکاری است و راه مالرو دارد، ده کوچک ایلات اوبه جزء رودآباد منظور شده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی از دهستان پائین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد است و 140 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
دهی است از دهستان خامنۀ بخش شبستر شهرستان تبریز. سکنۀ آن 3947 تن. آب از چشمه. محصول آن غلات و حبوبات. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان سیرجان است. این دهستان دارای هوای سردسیری بوده و از 123 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و سکنۀ آن 864 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(سَیْ یِ)
دهی است جزء بخش طالقان شهرستان تهران. دارای 648 تن سکنه. آب آن از رود خانه محلی. محصول آنجا غلات، یونجه، لوبیا، عدس، سیب زمینی، خیار و میوه. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
علی پاشا، فرزند احمدپاشا بیگلربیگی تونس. وی در زمان سلطنت سلطان عثمان ثانی به صدارت عظمی رسیده و در زمان سلطان احمدخان (1026 هجری قمری) با مقام وزارت سمت والی تونس را داشته و در زمان سلطان مصطفی خان (1027) نیروی دریایی زیر فرمان او بوده است. نامبرده در این مقام به سال 1028 در دریای سیاه 6 فروند از کشتی های دشمن را محاصره و توقیف کرد و بدین مناسبت مورد تشویق و محبت سلطان قرار گرفت، او در 1029 از طرف سلطان عثمان خان شهید به صدارت عظمی منصوب شد و یک سال بعد (1030) درگذشت. رجوع شود به قاموس الاعلام ترکی ج 3
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از بخش شمیران، شهرستان تهران واقع در 11000 گزی خاور تجریش متصل براه شوسۀ قلهک - لشکرک، سکنۀ آن 12 تن است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
نام دهی ازآذربایجان: ’و بدیه شادآباد پیر شیروان واکابر بسیار است، ’ (نزهه القلوب مقالۀ سوم ص 78)
لغت نامه دهخدا
ویذآباد، ویدآباد، نام محله ای از محلات قدیم اصفهان واقع در شمال غربی آن شهر، (یادداشت مؤلف از ترجمه محاسن اصفهان ص 51، 75)
لغت نامه دهخدا
(مُ تِ)
دهی است از دهستان سدن که در رستاق بخش کردکوی شهرستان گرگان واقع است و 290 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی از دهستان جلگۀ شهرستان گلپایگان است و 352 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
از دیه های فراهان است. (تاریخ قم ص 119، 141)
لغت نامه دهخدا
(حَ دی یَ)
نام شهری است که به بولی از ولایت قسطمونی مربوط میباشد. از طرف مشرق به بارطین و از جانب جنوب به کرده و ازسوی مغرب به ارکلی و از جهت شمال ببحر اسود محاط است. بارطین، تا این اواخر ناحیه ای بود بنام چهارشنبه، ولی اخیراً وسعت آن را در نظر گرفته نام آن را تبدیل بقضای حمیدیه نمودند و از 340 پارچه قریه مرکب میباشد. جمعیت آن به 30000 تن بالغ میگردد. زمینش حاصلخیز است و انواع حبوبات گوناگون و اقسام میوجات در این قطعه حاصل میشود و جنگلهای فراوان نیز دارد. مصالح و اخشاب زیاد از آنجا صادر میشود. (قاموس الاعلام)
لغت نامه دهخدا
(عَ کُ نَ / نِ)
دهی است جزء دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان. 1012 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و رود خانه ارها (در بهار). محصول آن غلات و انگور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی جزء بخش کن شهرستان تهران 1000 گزی جنوب کن. دارای 792 تن سکنه است. آب آن از قنات و از نهر یافت آباد و رودخانه کرج است. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت میباشد. دبستان دارد و طایفۀ تیموری در آنجا ساکن هستند. سر راه فرعی تهران به علیشاه عوض شهریار واقع شده و همه روز ماشین رفت و آمد میکند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. سکنۀ آن 912 تن. آب آن از چشمه و اهرچای. محصولات آنجا غلات و زردآلو. در دو محل به فاصله دوهزار گز بنام رشت آبادقدیم و جدید معروف است. سکنۀ رشت آباد قدیم 318 تن است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان قهاب صرصر بخش صیدآباد شهرستان دامغان. سکنۀ آن 320 تن. محصول عمده آنجا غلات و پسته و انگور و پنبه و حبوب و صنایعدستی زنان آنجا کرباس بافی است. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. مزرعۀ قاسم آباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. سکنۀ آن 120 تن است و آب آن از چشمه میباشد. محصولات آن غلات، لبنیات است. صنایع دستی زنان سیاه چادربافی. ساکنین از طایفۀ بوالی بوده به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد است و 168 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(مُ شِدْ وَ)
مزرعه ای است از دهستان سمیرم پایین بخش حومه شهرستان شهرضا. واقع در 31هزارگزی جنوب شهرضا و کنار راه ماشین رو اسفرجان به شهرضا. این مزرعه جزءاسفرجان می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(مُ رَ زِ)
دهی است از دهستان ریمله بخش حومه شهرستان خرم آباد، در 21هزارگزی شمال غربی خرم آباد و 9هزارگزی شمال راه شوسۀ خرم آباد به کوهدشت با180 تن سکنه. آبش از رود خانه خرم آباد و راه آن مالروست
لغت نامه دهخدا
(وَ)
دهی است جزء دهستان برچلو از بخش وفس شهرستان اراک. سکنۀ آن 356 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دهی از دهستان مرحمت آباد است که در بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع است و 226 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از بخش شهداد شهرستان کرمان. سکنه 100 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا حبوب و خرما و حنا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
از محله های قدیمی شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع نرم آب دوسر ساری
فرهنگ گویش مازندرانی