جدول جو
جدول جو

معنی رشگان - جستجوی لغت در جدول جو

رشگان
(رِ)
دهی از دهستان ززوماهرو از بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه 146 تن. آب آن از چشمه و قنات. محصولات عمده غلات و لبنیات. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
ده از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان. سکنۀ آن دویست تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، لبنیات. شغل اهالی آن زراعت و گله داری. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
شهرکیست انبوه با کشت و برز بسیار در فرغانۀ ماوراءالنهر. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان دول بخش حومه شهرستان ارومیه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات و انگور و حبوب و چغندرقند و توتون. سکنه 308 تن. صنایع دستی جاجیم بافی. راه شوسه. پاسگاه ژاندارمری و 3 باب مغازه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور واقع در9هزارگزی باختر نیشابور. جلگه است و آب و هوایی معتدل دارد. دارای 224 تن سکنه است که مذهب شیعه دارند و به فارسی سخن میگویند. آب آن از قنات تأمین میشودو محصولش غلات، و شغل مردم زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از دهستانهای شش گانه بخش فهرج شهرستان بم، واقع در جنوب خاوری فهرج، حدود شمال: دهستان برج اکرم، خاور: شهرستان زاهدان، جنوب: شهرستان جیرفت، باختر: دهستان گنیگی، منطقه ای است جلگه و دارای آب و هوای گرمسیر مالاریایی، آب زراعتی و مشروبی از قنوات و محصول عمده آنجا غلات، پنبه، حنا، لبنیات، خرما و انواع مرکبات وصنایع دستی زنان قالیچه و گلیم و کرباس بافی است، دارای 52 آبادی و در حدود هفت هزار تن سکنه است، مرکزآن رحمت آباد است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی از بخش حومه شهرستان تربت حیدریه، 232 تن سکنه دارد، آب آن از قنات و محصول عمده آنجا غلات و بنشن و پنبه است، طایفۀ گرگ علی در این ده ساکنند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی از دهستان قنقری بالاست که در بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده واقع است و 257 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
نام دهستان حومه بخش نی ریز شهرستان فسا. این دهستان در شمال و خاور بخش واقع گردیده و محدود است از طرف شمال به ارتفاعات غوری و مشگان. از جنوب به سرکوه داراب. از خاور به شوره زار میدان گل (بین سیرجان و نی ریز). از باختر به بخش اسطهبانات. این دهستان از 6 آبادی و مزرعه تشکیل یافته و20000 تن سکنه دارد. و قراء مهم آن عبارتند از: هرگان، مشگان، قطرویه، غوری، ده چاه و جاهک است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). و رجوع به مادۀ قبل شود
قصبۀ مرکزی دهستان حومه مشگان از بخش نی ریز شهرستان فساست که 1800 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7). و رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(رِ)
مرضی جلدی در اطفال. نام مرضی است که بیشتر در پشت گوش کودکان نوزاد و شیرخوارگان پیدا شود و چون به مداوای آن نکوشند گاهی به هلاکت کشد. سعفه. شیرینه. اگزما. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(چَ پَ پَ)
نباش. (شعوری ج 2 ص 327). تصحیف گورشکاونه. رجوع به گورشکاونه شود
لغت نامه دهخدا
(رِ)
دهی است از دهستان رادکان بخش حومه وارداک شهرستان مشهد واقع در 94 هزارگزی شمال باختری مشهد و 6 هزارگزی شمال باختری رادکان. در دامنه واقع و سردسیر است و 147 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه است. محصولش غلات، چغندر و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
نام امام زاده ای در حوالی دهکده ی نوشای تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی