جدول جو
جدول جو

معنی رسولخانه - جستجوی لغت در جدول جو

رسولخانه
(رَ نَ / نِ)
خانه معد برای پذیرایی رسولان. دارالسفراء. (یادداشت مؤلف). آسایشگاه و محل پذیرایی از فرستادگان و سفیران کشورهای خارج: در رسولخانه فرودآوردند و نزل بسیار دادند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 598). بفرمود تا او را به رسولخانه بردند. (اسکندرنامه نسخۀ سعید نفیسی). چون ملکاناسوت از پیش شاه بازگشت و او را به رسولخانه بردند رئیس مصر به درگاه شاه اسکندر شد تنها. (اسکندرنامه نسخۀ نفیسی). آنچ لایق اردو بود با حرم فرستادند و قومی به اصحاب فهود و جوارح دادند... و چند تن را به خرابات و رسولخانه فرستادند. (تاریخ جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غسالخانه
تصویر غسالخانه
مرده شوی خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رودخانه
تصویر رودخانه
جای رود، بستر رود، مجرای رود، نهر بزرگ
فرهنگ فارسی عمید
(غُ نَ / نِ)
حمام. (از غیاث اللغات) (آنندراج). گرمابه. صاحب آنندراج گوید: شیرشاه در عهد سلطنت خود در قلعۀ حضرت دهلی مکانی مقرر کرده بعد فراغ از غسل در آن مینشست و گیسوان خود را در آنجا خشک میکرد، چون نوبت به جلال الدین اکبر پادشاه رسید، آن را دیوان خاص نام گذاشت، و به قولی در ایام سابق در عهد سلاطین دیگر، امرا درمجلس مینشستند. چون نوبت به اکبر پادشاه رسید، او را این وضع خوش نیامد، و چون مطلق برطرف کردن را مناسب ندانست، خانه ای ساخت برای غسل، که در آنجا غسل میکرد، و چیزی فرش نمیکرد. چون امرا در آنجا می آمدند ناچار استاده مطالب به عرض میرساندند. از آن باز، رسم استاده ماندن به جا ماند، و آن مکان را غسلخانه میگفتند، هرچند رسم غسل نیز برطرف شد، و گمان این است که عام و خاص عبارت است از دیوان عام که آنجا همه خاص و عام را بار است، و دیوان خاص همان است که سابقاً آن را غسلخانه میگفتند، و عام و خاص را عالمگیر پادشاه به دیوان عام ملقب کرده است. (از آنندراج). مطهره. غسلخانه. (منتهی الارب) ، مبال. مبرز
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
نام یکی از دهستانهای هشتگانه بخش میناب از شهرستان بندرعباس واقع در شمال میناب. از شمال بدهستان گلاشکرد، از مشرق به دهستان رودان و از مغرب به دهستان احمدی محدوداست. ناحیه ای است کوهستانی و هوایی گرم دارد. آب آن از رود خانه دژ و رود خانه ’بر’ تأمین میشود. از محصولات عمده اش خرما و مرکبات قابل ذکر، و شغل سکنه زراعت است. این دهستان از 55 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و در حدود 7723 تن سکنه دارد. و مرکز دهستان قریۀ قلعه دزدی، و از دیه های مهم آن آب کهور، رهدار و زمیتو قابل ذکر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
جای رود، و آن زمینی باشد که سیلاب رود در آن جاری شده باشد. (آنندراج). بستر رود. مجرای رود. (ناظم الاطباء). زمینی که بر آن رود جاری است و مجازاً خود رود را هم رودخانه گویند. (ناظم الاطباء). رودکده. دکتر مستوفی در کتاب جغرافیای عمومی چنین آرد: با ریزش باران در روی دامنه هاآب از هر سو جریان می یابد و در بریدگیها متمرکز میشود. این بریدگیها غالباً خشک هستند ولی از شکل رگه رگۀ آنها میتوان حدس زد که از جریان آب پیدا شده اند. پس از چند فصل بارانی، بریدگیها بهم نزدیک میشوند و کم کم جدار از بین میرود و بریدگی بزرگتری حاصل میشود. بیشتر دامنه ها در نواحی کوهستانی نشانه ای از این بریدگیها دارند که اگر آنها را برحسب جهت دنبال کنیم به حوضۀ سرچشمه یا درۀ رودخانه میرسیم. بریدگیهای بزرگ و کوچک و دره های خشک مجرای سیلاب هستند که خاصه در فصول بارانی آب به خود می بیند ولی در نواحی معتدل غالب این بریدگیها آبدار است و از اجتماع و برخورد آنها رودخانه تشکیل میشود. اگر مسیر رودخانه را از حوالی سرچشمه تا مصب آن دنبال کنیم در آن چند منطقۀ مشخص می بنیم که از لحاظ وضع پستی و بلندی و عمل فرسایشی رودخانه با یکدیگر فرق دارند. در قسمت علیای رودجریان آب نامنظم است و رودخانه هنوز صورت ثابتی بخود نگرفته است، این قسمت را حوضۀ سرچشمه یا آبگیر گوییم. در قسمت میانه رودخانه با آب فراوان در بستری ثابت و در دره جریان دارد و این قسمت آبراهه است و سرانجام منطقۀ آخری نواحی مشرف به مصب است که در آن رودخانه با جریانی آرام به دریا می ریزد و شکل معمولی آن مخروط افکنه است. (از جغرافیای عمومی تألیف دکتر احمد مستوفی ج 1). و رجوع به رود شود:
دولت به سوی شاه رود یا به سوی تو
باران به رودخانه شود یا به آبگیر.
منوچهری.
مدد سیل پیوسته چون لشکر آشفته می دررسید و آب از فراز رودخانه آهنگ بالا داد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 262). آن رود خانه خونخوار با آن غزارت از حکم طهارت بیرون شد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 ص 355).
ای آنکه خانه بر ره سیلاب میکنی
بر خاک رودخانه نباشد معولی.
سعدی.
چو زین رودخانه فراتر گذشت
گذشتش ز سر هرچه در سر گذشت.
امیرخسرو (از آنندراج).
افتادگی است چارۀ خصم زیاده ره
سیلاب کی خراب کند رودخانه را.
محسن تأثیر (از آنندراج).
- سنگ به رود خانه خدا انداختن، (بمزاح و انکار) گناهی بزرگ مرتکب نشدن. رجوع به امثال و حکم دهخدا شود
لغت نامه دهخدا
(غَسْ سا نَ / نِ)
مرده شوی خانه. مرده شورخانه. جایی که در آن مردگان را شویند. (ناظم الاطباء). مغسل. مغسل. مغتسل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قَ وُ نِ)
دهی از دهستان احمدآباد بخش تکاب شهرستان مراغه واقع در 36 هزارگزی شمال خاوری تکاب و 9 هزارگزی خاور راه ارابه رو نصرت آباد به تکاب. کوهستانی معتدل سالم. سکنۀ آن 272 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، بادام، حبوبات، کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ وُ نَ / نِ)
پاسگاه. مکانی باشد بلند، یک فرسخ از شهر دور و جمعی از حارسان شب و روز بالای آن چشم براه باشند اگر سیاهی غنیم از دور ببینند برای اخبار مردمان درون شهر آتشی برکنند، و حارسان مذکور را در فارسی دیده بان گویندهرچند بمعنی مطلق نگهبان است. (آنندراج). جایی که در آن قراولان منزل دارند. (ناظم الاطباء) :
میان ابروش پر ریو و رنگ است
قراول خانه شهر فرنگ است.
محسن تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نِ دَ)
رصدخانه. (یادداشت مؤلف). رجوع به رصدخانه شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
تیره ای از ایل بهارلو (از ایلات خمسۀ فارس). (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 86)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
آنجا که غول باشد. محل غول و دیو. رجوع به غول شود:
چون از آن غولخانه جان بردی
صافی آشام رستی از دردی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از غسلخانه
تصویر غسلخانه
حمام، گرمابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غولخانه
تصویر غولخانه
آنجا که غول باشد محل غول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رودخانه
تصویر رودخانه
زمینی که سیلاب رود در آن جاری باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قراولخانه
تصویر قراولخانه
پاسدار خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غسالخانه
تصویر غسالخانه
مرده شویخانه، جائی که در آن مردگان را شویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رودخانه
تصویر رودخانه
((نِ))
رود، نهر بزرگ
فرهنگ فارسی معین
رود، شط، نهر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
ودها و جریان آب بیان کننده احساسات ما هستند. خوانندگان گرامی توجه نمایند که تعبیر خواب هر فرد بر اساس شرایط زندگی او انجام می شود و تفاسیر برای هر نفر با شخص دیگر متفاوت است.
در کتاب فرهنگ تفسیر رویا نوشته تونی کریسپ آورده شده است که:
رودخانه: احساساتی که درون ما در جریان هستند یا ما غرق آن ها هستیم، فرآیند حیات در بدن که با احساسات، جنسیت و تغییرات حال و هوای فرد ارتباط دارد، جریان رویدادهای زندگی ما که به سرنوشت ما ختم می شود. استفاده از تصویر رودخانه در ادبیات و فیلم سازی به ما کمک می کند معنای نهان در سمبل های آن را بهتر بفهمیم. رودخانه می تواند به آرامی در جریان باشد، طغیان کند و حتی خشک شود و این ها نمایانگر حال ما درباره انرژی، جنسیت و احساسات و عواطف خود هستند. انرژی ای که از آن سخن رفت می تواند به اندازه اضطراب بیماری زا باشد و یا به اندازه مسرت به سلامتی کمک کند. غرق شدن در رودخانه نیز ممکن است (اصطلاح غرق در نومیدی را به یاد آورید) شناور ماندن روی سطح آن، اینکه رودخانه فرد را با خود ببرد و به عبارتی همرنگ جماعت باشد یا گذشتن از روی رودخانه که به تحولی در زندگی و حتی مرگ اشاره می کند.
در رودخانه بودن: فرد تحت نفوذ جریان احساسی و انرژی درون خود قرار گرفته یا حتی در آن ها غرق شده. مثلا ممکن است عاشق شخصی شوید و به هر دلیلی ازدواج صورت نگیرد. سال ها بعد در وضعیت ناخوشایندی از زندگی خاطرات و تعلقات آن عشق کهنه و اینکه اگر با او می بودید چه مشد، شما را در خود غرق می کنند. بدین ترتیب است که فرد در چنین احساساتی غرق می شود.
گذشتن از رودخانه: ایجاد تحولی عظیم. اگر رویابین از میان آب ها (با شنا، راه رفتن و غیره) از رودخانه گذشت به معنای مواجهه با احساسات و عواطف بسیار طی فرآیند تغییر و تحول است.
دیدن شخص دیگری که از رودخانه می گذرد: احساسات مربوط به مرگ، مثلا افتادن و غرق شدن در رودخانه
رفتن بر خلاف جهت جریان آب: خودداری در برابر احساسات خویشتن، کردار و افکار بر خلاف عرف رایج و متداول، تمایل ناخودآگاه.
کنترل رودخانه: هدایت انرژی عاطفی و جنسی فرد.
رودخانه راکد: مهار احساسات یا جنسیت، جلوگیری فرد از پیشرفت خویش.
تعبیر خواب رودخانه
محمدبن سیرین گوید:
رود بزرگ در خواب، دیدن مردی بزرگوار است. اگر بیند در رود بزرگ صافی شد. دلیل که با مردی با دیانت پیوندد.
هر چند رود بزرگ تر و صاف تر بود، مرد بزرگوارتر و به منزلت و دیانت بهتر بود. اگر به خلاف این بیند، آن مرد ستمگر و فاسق تر بود.
حضرت دانیال گوید: اگر بیند که آب رود زیاد شد، دلیل که مال وزیر زیاد شود.
حضرت امام جعفر صادق فرماید:
دیدن رود در خواب بر هفت وجه است.
حج.
بزرگی و جاه (جاه ومقام).
پادشاهی.
نعمت.
تجارت.
ریاست.
علم و ظفر بود (علم وپیروزی).
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: نفس رود وجود و کرم است و تعلق رود انتساب کرامت را بیان می کند. آب تنی در رودخانه انتفاع و بهره وری است از مال و نعمت و عزت و بزرگی
تعبیر خواب رودخانه گل آلود
محمدبن سیرین گوید: اگر بیند در رودی بزرگ شد که آبش تیره بود و در زیر وی گل گندیده بود، دلیل که با مردی ستمگر و بی دیانت پیوندد، به قدر تیرگی آب و از او غم و اندوه به وی رسد.
حضرت دانیال گوید: اگر بیند که آب رود تیره و گندیده بود، دلیل که بیمار شود.
مطیعی تهرانی: اگر رودخانه ای دیدید که آب گل آلود و کدر داشت غمگین و اندوهناک می شوید. رودخانه در خواب دیدن با آب کدر خوب نیست زیرا نعمات بسیاری هست که اگر از طریق درست مورد استفاده قرار ندهیم جز وبال چیزی برای ما نمی آورد.
آنلی بیتون می گوید: دیدن آب گل آلود رود در خواب نشانه آن است که به بیماری معده دچار خواهید شد و همچنین با طرح های پنهانی دشمنان.
تعبیر خواب رودخانه زلال و صاف
مطیعی تهرانی:
اگر رودخانه ای ببینید که آب صاف و روشن دارد در آینده با مردی کریم و بزرگوار برخورد خواهید کرد و از او نعمت خواهید یافت و حمایت خواهید شدو اگر در خواب دیدید رودخانه ای در زمین شما جریان دارد و در عالم خواب احساس کردید که آن منطقه به شما تعلق دارد آن قدر جان و عزت می یابید که به کرامت معروف می شوید.
اگر در آب صاف رودخانه غسل کنید یعنی سر و تن بشویید هم بهره مند می شوید و هم از غم و رنج فراغت می یابید.
لوک اویتنهاو می گوید: رودخانه عریض و زلال: خوشبختی زیاد در آینده
آنلی بیتون می گوید: اگر خواب ببینید آب رود زلال و شفاف است، نشانه آن است که زندگی آسوده و دوستانی خوب در انتظار شماست.
تعبیر خواب غرق شدن در رودخانه
محمدبن سیرین گوید: اگر بیند که در رود غرق شد، دلیل کند که تا به وقت مرگ از غم رهائی بیابد
مطیعی تهرانی: غرق شدن در آب و غوطه خوردن خوب نیست که جمله معبران آن را مرگ تعبیر کرده اند.
تعبیر خواب خوردن آب رودخانه
حضرت دانیال گوید: اگر بیندکه آب رود همی خورد، دلیل که از وزیر عطا یابداگر بیند آب رود سرد و خوش بود، دلیل که نوازش وزیر بکند. اگر بیند که رود خون گشته بود و می رفت، دلیل که در آن دیار خون ریختن عظیم بود، ودر میان پادشاهان. اگر بیند از آن آب خون آلود همی خورد، دلیل که از بهر طمع به داوری پادشاه افتد.
تعبیر خواب رودخانه پر از ماهی
مطیعی تهرانی: اگر رودخانه ماهیان بسیار داشته باشد بهتر است ولی دیدن آبزیان بدشکل و مشمئز کننده مثل خرچنگ در آب خوب نیست.
آنلی بیتون می گوید: دیدن ماهی در آب زلال و پاکیزه رودخانه، در خواب، علامت آن است که اشخاص قدرتمند و ثروتمند شما را مورد محبت و لطف خود قرار می دهند.
تعبیر خواب شنا در رودخانه
لوک اویتنهاو می گوید:
در رودخانه شنا کردن: خوش شانسی
عبور کردن از رودخانه بوسیله شنا: آرزوهای شما برآورده خواهند شد
افتادن و بوسیله آن برده شدن: شما شانس زیادی دارید
تعبیر خواب عبور از رودخانه
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگردر آبی مانند رودخانه و نهر خروشان یا سیلابی که در مسیل و بستر محدودی روانست عبور کردید و به پایاب مقابل رسیدید از هول و هراس آفتی رهایی می یابید.
آنلی بیتون می گوید:
اگر دختری خواب ببیند با قایقی عرض رود را طی می کند، نشانه آن است که همسری شایسته خواهد یافت و زندگی او همراه با سعادت و خوشی خواهد بود.
اگر دختری خواب ببیند با قایقی از کنار رود می گذرد و مشغول جمع آوری سرخس ها و سبزه های کناره رود است، دلالت بر آن دارد که زندگی سرشار از لذت و خوشی نصیب او خواهد شد و به امتیازات اجتماعی دست خواهد یافت. اما اگر ببیند که با قایق از روی آبی گل آلود و تیره می گذرد، نشانه آن است که از مشکلات بسیار حیرت خواهد کرد و سختی خواهد کشید.
اگر خواب ببینید به هنگام گذشتن از رودخانه در ته آب اجسادی مشاهده می کنید، نشانه آن است که در پی سعادت و لذت بردن از زندگی، ناراحتی و نومیدی شما را دربر خواهد گرفت
فرهنگ جامع تعبیر خواب