جدول جو
جدول جو

معنی رسنگر - جستجوی لغت در جدول جو

رسنگر(رَ سَ گَ)
کسی که ریسمان می سازد. (ناظم الاطباء). حبال. رسن ساز. رسن تاب. (یادداشت مؤلف) :
چون رسنگر ز پس آمد همه رفتار مرا
به سغر مانم کز بازپس اندازم تیر.
ابوشکور
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سنگر
تصویر سنگر
دیوار، گودال یا برآمدگی خاک، سنگ یا شاخۀ درخت که سربازان هنگام جنگ برای خود درست می کنند و در پناه آن قرار می گیرند تا از تیراندازی دشمن آسیب نبینند، پناهگاه، جان پناه
سنگر بستن: در امور نظامی ساختن سنگر، آماده کردن سنگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی
تشی، سیخول، زکاسه، سکاسه، رکاشه، اسگر، اسغر، سگر، پهمزک، پیهن، بیهن، روباه ترکی، کاسجوک، جبروز، قنفذ
فرهنگ فارسی عمید
(سَ گَ)
دهی است از دهستان قلعه دره سی بخش حومه شهرستان ماکو. دارای 399 تن سکنه. آب آن از رود خانه ساری سو. محصول آنجا غلات و بزرک. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سَ گُ)
سیخول که خارپشت تیرانداز باشد یعنی خارهای خود را چون تیر اندازد. (برهان) ، سنگر، سنگر. حصار. قلعه بندی. (ناظم الاطباء) ، نیزۀ کوچک. (غیاث) ، سنگر به معنی حصار. قلعه بندی. گودالی که سربازان برای حفظ خود از گلوله های دشمن حفر کنند و از میان آن به تیراندازی یا دیدبانی مشغول گردند. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). چیزی است که بر گرد لشکر یا خانه ها از خار و سنگ و توپ خانه و غیره ساخته مهیای جنگ باشند از عالم مورچال. (آنندراج). توده یا تپه و مانعی است که در حوالی شهر محصور در موقع حملۀ دشمن برمی آوردند. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
حصار، توده یا تپه و مانعی است که در حوالی شهر محصور در موقع حمله دشمن بر میاورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رساگر
تصویر رساگر
متمم
فرهنگ واژه فارسی سره
پناهگاه، جان پناه، موضع مبارزه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
خندقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
Bastion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
bastion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شناگر، آب باز، از توابع دهستان چهاردانگه ی هزارجریبی ساری، از دهستان.، شناگر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
bastione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
ngome
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
бастион
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
Bastion
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
бастіон
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
bastion
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
قلعہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
দুর্গ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
ป้อมปราการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
bastión
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
要塞
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
מבצר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
요새
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
benteng
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
गढ़
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
堡垒
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
bastião
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سنگر
تصویر سنگر
bastion
دیکشنری فارسی به هلندی