جدول جو
جدول جو

معنی رسمیت - جستجوی لغت در جدول جو

رسمیت
قانونی بودن، رسمی بودن
تصویری از رسمیت
تصویر رسمیت
فرهنگ لغت هوشیار
رسمیت
((رَ یَّ))
رسمی بودن
تصویری از رسمیت
تصویر رسمیت
فرهنگ فارسی معین
رسمیت
Formality, Formalness
تصویری از رسمیت
تصویر رسمیت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
رسمیت
формальность
دیکشنری فارسی به روسی
رسمیت
Formalität
دیکشنری فارسی به آلمانی
رسمیت
формальність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
رسمیت
formalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
رسمیت
正式性
دیکشنری فارسی به چینی
رسمیت
formalidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
رسمیت
formalità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
رسمیت
formalidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
رسمیت
formalité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
رسمیت
formaliteit
دیکشنری فارسی به هلندی
رسمیت
औपचारिकता
دیکشنری فارسی به هندی
رسمیت
formalitas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
رسمیت
رسميّةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
رسمیت
רשמיות
دیکشنری فارسی به عبری
رسمیت
正式
دیکشنری فارسی به ژاپنی
رسمیت
공식성
دیکشنری فارسی به کره ای
رسمیت
resmiyet
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
رسمیت
rasmi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
رسمیت
ความเป็นทางการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
رسمیت
আনুষ্ঠানিকতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
رسمیت
رسمیّت
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تسمیت
تصویر تسمیت
نام نهادن نام دادن نامیدن، نامگذاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسمی
تصویر رسمی
آیین مند، آیین نامه ای، هنجارین، پیمانی، سازمانی، ناخودمانی
فرهنگ واژه فارسی سره
رستادی رستاد خوار، باژ گذار، داتی آسایی (قانونی) منسوب و مربوط به رسم مقابل غیر رسمی. یا لباس رسمی لباسی که در جشنها پوشند، کسی که راتبه و مرسوم گیرد، خدمتکار مقرب و نزدیک مانند: آبدار شرابدار جامه دارو غیره، خراجگذار، طبق رسم مطابق رسم:) رسمی رفتار میکند . (، معمولی:) مگر اسطرلاب شمس وزیر غیر از اسطرلابهای رسمی است که ما میدانیم ک (امیر ارسلان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسمی
تصویر رسمی
مطابق رسم، عرف و عادت، معمولی، متعارف، مخصوص استفاده در جشن ها و پذیرایی های دولتی یا تشریفاتی مثلاً لباس رسمی، بومی مثلاً تخم مرغ رسمی، حقوق بگیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رسمی
تصویر رسمی
((رَ))
معمول، متداول، خشک، به صورت جدی و برابر با مقررات، مقابل خودمانی، دوستانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رسمی
تصویر رسمی
Formal, Official
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سمیت
تصویر سمیت
Toxicity, Venomousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
токсичность , ядовитость
دیکشنری فارسی به روسی
формальный , официальный
دیکشنری فارسی به روسی
Toxizität, Giftigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی