نعت تفضیلی از رسوب. ته نشین تر: و بالجمله، فافضل العود ارسبه فی الماء و الطافی عدیم الحیاه و الروح ردی ّ. (ابن البیطار). - امثال: ارسب من حجاره، الرسوب ضدّ الطفو، ای اثبت تحت الماء. (مجمع الامثال میدانی)
نعت تفضیلی از رسوب. ته نشین تر: و بالجمله، فافضل العود ارسبه فی الماء و الطافی عدیم الحیاه و الروح ردی ّ. (ابن البیطار). - امثال: اَرسب ُ من حجاره، الرسوب ضدّ الطفو، ای اثبت تحت الماء. (مجمع الامثال میدانی)
فرسپ. در پهلوی فرسپ، در اوستا فرسپات. (از حاشیۀ برهان چ معین). شاه تیر و آن چوبی بزرگ باشد که بام خانه را بدان پوشند. (برهان). درخت ستبر بود که بدو بام را بپوشانند. (اسدی). بالار. شاخ که همان تیر بزرگ باشد. عارضه. حمال. دار ستبر که بدوبام را بپوشند. (یادداشت به خط مؤلف) : بامها را فرسب خرد کنی از گرانیت گر شوی بر بام. رودکی. سروهاش چون آبنوسی فرسب چو خشم آورد بگذراند ز اسب. فردوسی (شاهنامه ج 3ص 1288). متوز از کمینگه برانگیخت اسب عمودی به دستش چو زآهن فرسب. اسدی. ، جامه های الوان را نیز گویند که در ایام عید نوروز و جشن ها به جهت زینت و آرایش بر در و دیوار دکانها و سقف خانه ها کشند. (برهان)
فرسپ. در پهلوی فرسپ، در اوستا فرسپات. (از حاشیۀ برهان چ معین). شاه تیر و آن چوبی بزرگ باشد که بام خانه را بدان پوشند. (برهان). درخت ستبر بود که بدو بام را بپوشانند. (اسدی). بالار. شاخ که همان تیر بزرگ باشد. عارضه. حمال. دار ستبر که بدوبام را بپوشند. (یادداشت به خط مؤلف) : بامها را فرسب خرد کنی از گرانیت گر شوی بر بام. رودکی. سروهاش چون آبنوسی فرسب چو خشم آورد بگذراند ز اسب. فردوسی (شاهنامه ج 3ص 1288). متوز از کمینگه برانگیخت اسب عمودی به دستش چو زآهن فرسب. اسدی. ، جامه های الوان را نیز گویند که در ایام عید نوروز و جشن ها به جهت زینت و آرایش بر در و دیوار دکانها و سقف خانه ها کشند. (برهان)
مچ دست، مچ پای، خرده گاه دست و پای ستور، خرداستخوان سست پایی در ستور پیوند گاه کف دست و پا بساق استخوانهای خرد مچ دست و پا. یا رسغ پا مچ پا. یا رسغ دست مچ دست، سستی و فروهشتگی دست و پای ستور
مچ دست، مچ پای، خرده گاه دست و پای ستور، خرداستخوان سست پایی در ستور پیوند گاه کف دست و پا بساق استخوانهای خرد مچ دست و پا. یا رسغ پا مچ پا. یا رسغ دست مچ دست، سستی و فروهشتگی دست و پای ستور
سرفرویی از (ترجیب)، نام ماه هفتم از سال تازی، ترسیدن، بزرگداشت شرمزدگی شرم کردن، بزرگداشت، دشنامگویی، ترسیدن ماه هفتم از سال قمری تازیان و مسلمانان و آن بین جمادی الاخر و شعبان است
سرفرویی از (ترجیب)، نام ماه هفتم از سال تازی، ترسیدن، بزرگداشت شرمزدگی شرم کردن، بزرگداشت، دشنامگویی، ترسیدن ماه هفتم از سال قمری تازیان و مسلمانان و آن بین جمادی الاخر و شعبان است