- رساندن
- رسانیدن، کسی یا چیزی را بجائی یا نزد کسی بردن، فرستادن
معنی رساندن - جستجوی لغت در جدول جو
- رساندن
- چیزی یا کسی را به جایی بردن مثلاً مرا تا محل کارم رساند
آگاهی دادن، گفتن مطلبی به کسی
چیزی را به چیز دیگر نزدیک کردن، متصل کردن دو چیز به یکدیگر مثلاً دو سرنخ را به یکدیگر رساند
پرورش دادن، پروراندن
کنایه از باعث ازدواج دو نفر شدن
خبر یا سلام یا مانند آن را به جایی بردن، ابلاغ کردن
دلالت کردن، نشان دادن
وارد کردن
پسوند متصل به واژه به معنای دادن مثلاً آسیب رسان
- رساندن ((رَ یا رِ دَ))
- چیزی یا خبری را به کسی دادن، پروراندن، رسانیدن
- رساندن
- Convey
- رساندن
- передавать
- رساندن
- übermitteln
- رساندن
- передавати
- رساندن
- przekazywać
- رساندن
- transmitir
- رساندن
- trasmettere
- رساندن
- transmitir
- رساندن
- transmettre
- رساندن
- overbrengen
- رساندن
- पहुंचाना
- رساندن
- menyampaikan
- رساندن
- להעביר
- رساندن
- kuwasilisha
- رساندن
- สื่อสาร
- رساندن
- পৌঁছানো
- رساندن
- پہنچانا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تهدید، بیم دادن
بیم دادن، کسی را دچار ترس و بیم کردن
Fear, Frighten, Intimidate, Intimidation, Rattle, Scare, Startle, Terrify
пугать , запугивать , запугивание , дребезжать , испугать , пуга́ть
erschrecken, einschüchtern, Einschüchterung, ratteln
лякати , залякувати , залякування , дзенькати , лякати , налякати
straszyć, przestraszyć, zastraszać, zastraszanie, grzechotać
害怕 , 吓 , 恐吓 , 使发出声音 , 吓到
assustar, intimidar, intimidação, sacudir, aterrorizar