- رزیم
- آوای شیر، کف چون کف شیر، سیاب (حباب)
معنی رزیم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سازگان
کند روی
رانده شده، رانده از درگاه خدایتعالی
ساختمان سنگی سنگ چین
درشت اندام: مرد
کهن جامه
سخن آسان، آسانگوی، سست آوا، آوای پایین زیر نرم آواز
بخشایشگر
نوشته شده، مرقوم
کشش آواز، آواز سرود
پوسیده شدن استخوان، کهنه شدن
طرز، قاعده، روش
بد آمد سوک، رنج، آک (عیب) مصیبت بزرگ پیش آمد ناگوار جمع رزایا
محکم و استوار و مضبوط
شتاب از ترس
جنگجوی جنگاور حربی
بی کس و کار کم خویش
مرد دانا و هوشیار در کار
آگندگی آکندگی، پراکندگی، پیوستن از واژگان دو پهلو
مصیبت عظیم، آسیب و بلا
پوسیده، کهنه، استخوان پوسیده
مرقوم، نوشته، نوشته شده، نامه
نوع حکومت، طرز، قاعده، روش، هنجار، برنامۀ غذایی خاص برای افزایش یا کاهش وزن یا معالجۀ بعضی بیماری ها
سنگسار شده، رانده شده، نفرین شده، ملعون
باوقار، بردبار، سنگین، گران مایه، استوار
فلزی نقره ای، سنگین، کمیاب و شبیه پلاتین که در مقابل حرارت مقاوم است و در ساخت لامپ ها و ترموکوپل ها و نیز به عنوان کاتالیزور به کار می رود
مهربان و بخشاینده، بخشایشگر، از نام های خداوند
دشمن نیرومند
دسته تره
تندر غرنده، اسپ شیهه کش، باران دمریز