- رذیلت
فرومایگی، ناکسی، پستی
معنی رذیلت - جستجوی لغت در جدول جو
- رذیلت (رَ لَ)
رذیله. رذیله. ناکسی و فرومایگی. (غیاث اللغات از صراح اللغه). آهو. ضد فضیلت. رذیله. (یادداشت مؤلف). رجوع به رذالت و رذیله و رذیله شود
- رذیلت
ناکسی نامردمی، زشت ناشایست ناکسی فرومایگی مقابل فضیلت جمع رذائل (رذایل)
- رذیلت ((رَ لَ))
فرومایگی، پستی
- رذیلت
پستی، دون همتی، رذیله، فرومایگی، ناکسی
متضاد: فضیلت
متضاد: فضیلت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(رَ لَ)
لغت نامه دهخدا
رذاله. ناکسی و فرومایگی و پستی فطرت و دون طبعی. (ناظم الاطباء). پستی. ناکسی. فرومایگی. دنائت. خست. خساست. حقارت. سفالت. (یادداشت مؤلف). و رجوع به رذاله و رذاله شود.
- رذالت داشتن، ناکس و فرومایه بودن و پست فطرت بودن. (ناظم الاطباء)
- رذالت داشتن، ناکس و فرومایه بودن و پست فطرت بودن. (ناظم الاطباء)
پست فطرتی، پستی، دنائت، شرارت، فرومایگی، ناکسی، نانجیبی
