جدول جو
جدول جو

معنی رذیل - جستجوی لغت در جدول جو

رذیل
ناکس، فرومایه، پست، نابکار
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
فرهنگ فارسی عمید
رذیل
(رَ)
ناکس و فرومایه. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات) (آنندراج) (منتهی الارب) :
هست آن خوارزمشه شاه جلیل
دل همی خواهد از این قوم رذیل.
مولوی.
، ردی و هیچکاره از هر چیز. ج، رذلاء، رذالی ̍. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
رذیل
ناکس فرومایه مرد، هیچکاره: مرد فرومایه پست ناکس بلایه
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
فرهنگ لغت هوشیار
رذیل
((رَ))
فرومایه، دون
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
فرهنگ فارسی معین
رذیل
پست، رذل، سفله، فرومایه، ناکس، نانجیب
فرهنگ واژه مترادف متضاد
رذیل
الشّرّير
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به عربی
رذیل
Abject
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به انگلیسی
رذیل
abject
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به فرانسوی
رذیل
spregevole
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
رذیل
униженный
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به روسی
رذیل
erbärmlich
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به آلمانی
رذیل
принижений
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به اوکراینی
رذیل
nędzny
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به لهستانی
رذیل
卑鄙的
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به چینی
رذیل
শোচনীয়
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به بنگالی
رذیل
ذلیل
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به اردو
رذیل
abyecto
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
رذیل
น่าสมเพช
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به تایلندی
رذیل
wa aibu
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به سواحیلی
رذیل
sefil
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
رذیل
비열한
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به کره ای
رذیل
abjeto
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به پرتغالی
رذیل
נחות
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به عبری
رذیل
hina
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
رذیل
दयनीय
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به هندی
رذیل
verachtelijk
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به هلندی
رذیل
卑劣な
تصویری از رذیل
تصویر رذیل
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رذیلت
تصویر رذیلت
فرومایگی، ناکسی، پستی
فرهنگ فارسی عمید
(رَ لَ)
رذیله. رذیله. ناکسی و فرومایگی. (غیاث اللغات از صراح اللغه). آهو. ضد فضیلت. رذیله. (یادداشت مؤلف). رجوع به رذالت و رذیله و رذیله شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترذیل
تصویر ترذیل
پست شمردن خوار داشتن ناکس داشتن فرومایه شمردن،جمع ترذیلات
فرهنگ لغت هوشیار
ناکسی نامردمی، زشت ناشایست ناکسی فرومایگی مقابل فضیلت جمع رذائل (رذایل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رذیله
تصویر رذیله
فرومایه، ناشایسته، زشت و دون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رذیلت
تصویر رذیلت
((رَ لَ))
فرومایگی، پستی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترذیل
تصویر ترذیل
((تَ))
پست شمردن، خوار داشتن، جمع ترذیلات
فرهنگ فارسی معین
پستی، دون همتی، رذیله، فرومایگی، ناکسی
متضاد: فضیلت
فرهنگ واژه مترادف متضاد