رذاله. ناکسی و فرومایگی و پستی فطرت و دون طبعی. (ناظم الاطباء). پستی. ناکسی. فرومایگی. دنائت. خست. خساست. حقارت. سفالت. (یادداشت مؤلف). و رجوع به رذاله و رذاله شود. - رذالت داشتن، ناکس و فرومایه بودن و پست فطرت بودن. (ناظم الاطباء)
رَذاله. ناکسی و فرومایگی و پستی فطرت و دون طبعی. (ناظم الاطباء). پستی. ناکسی. فرومایگی. دنائت. خست. خساست. حقارت. سفالت. (یادداشت مؤلف). و رجوع به رَذاله و رُذاله شود. - رذالت داشتن، ناکس و فرومایه بودن و پست فطرت بودن. (ناظم الاطباء)
صاحب دامان گردانیدن فروهشتن دامان و جز آن، زیاد کردن ساکنی بر وتد آخر جزو و آن در مستفعلن مستفعن باشد، یا اذالت کسی. خوار و سبک داشتن او را و پروای وی نکردن خوار کردن
صاحب دامان گردانیدن فروهشتن دامان و جز آن، زیاد کردن ساکنی بر وتد آخر جزو و آن در مستفعلن مستفعن باشد، یا اذالت کسی. خوار و سبک داشتن او را و پروای وی نکردن خوار کردن