جدول جو
جدول جو

معنی ردیم - جستجوی لغت در جدول جو

ردیم
(رَ)
نام دلاوری است و بسبب بزرگی خلقت این نام گرفته است. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
ردیم
(رَ)
ثوب ردیم، جامۀ کهنه. ج، ردم. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج). جامۀ پیوندبست. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
ردیم
کهن جامه
تصویری از ردیم
تصویر ردیم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ندیم
تصویر ندیم
(پسرانه)
همنشین و هم صحبت، به ویژه با بزرگان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رحیم
تصویر رحیم
(پسرانه)
مهربان، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
(رَ مَ)
کرانۀ دو جامۀ بهم دوخته. ج، ردم. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
جامه را وژنگ دادن. (تاج المصادر بیهقی). پاره دردادن جامه. (زوزنی). وصله کردن جامه. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، مهربانی نمودن و مایل گشتن بر فرزند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). مهربانی نمودن و مایل گشتن ناقه بر بچۀ خود. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رخیم
تصویر رخیم
سخن آسان، آسانگوی، سست آوا، آوای پایین زیر نرم آواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردید
تصویر ردید
ابر باران ریخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردیء
تصویر ردیء
پست و فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردوم
تصویر ردوم
جمع ردم، بندش رخنه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردام
تصویر ردام
اهخ (ضد خیرخواه)، تیز تیز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحیم
تصویر رحیم
بخشایشگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقیم
تصویر رقیم
نوشته شده، مرقوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردیع
تصویر ردیع
بر زمین افتاده، کرکم رنگ (کرکم زعفران)، تیر افتاده از پیکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنیم
تصویر رنیم
کشش آواز، آواز سرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمیم
تصویر رمیم
پوسیده شدن استخوان، کهنه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رژیم
تصویر رژیم
طرز، قاعده، روش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزیم
تصویر رزیم
آوای شیر، کف چون کف شیر، سیاب (حباب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردیس
تصویر ردیس
سنگ انداز، دور کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجیم
تصویر رجیم
رانده شده، رانده از درگاه خدایتعالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردیغ
تصویر ردیغ
افتاده، نادان گول، ناتوان سست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردیف
تصویر ردیف
صف، قطار، راسته، رده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضیم
تصویر رضیم
ساختمان سنگی سنگ چین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتیم
تصویر رتیم
کند روی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریم
تصویر دریم
خوش اندام خوشگوشت: پسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادیم
تصویر ادیم
چرم و پوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تردیم
تصویر تردیم
وصله کردن جامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردیمه
تصویر ردیمه
دو تکه دو جامه که بر هم دوخته شود
فرهنگ لغت هوشیار
فلزیست نقره ای بیرنگ دارای جلای فلزی، ولی در مجاورت اکسیژن هوا بزودی سطح آن مکدر میگردد و آنچنان نرم است که با چاقو به آسانی بریده میشود، در آب دریاها و معادن بصورت کلرور سدیم یا نیترات سدیم موجود است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردیف
تصویر ردیف
رده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رژیم
تصویر رژیم
سازگان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قدیم
تصویر قدیم
دیرین
فرهنگ واژه فارسی سره
مرتعی در نزدیکی روستای کنیج نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بندپی بابل، رو به آفتاب، رو به آفتاب، آفتاب گیر، در پرتو آفتاب، نام آبادی از دهستان سجارود بابل
فرهنگ گویش مازندرانی