جدول جو
جدول جو

معنی ردمانی - جستجوی لغت در جدول جو

ردمانی
(رَ)
منسوب به ردمان که تیره ای است از قبیلۀ رعین. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ)
افرام. بطریرک انطاکی که بسال 1848 میلادی در موصل بدنیا آمد. او یکی از دانشمندان نامی شرق است و در ادب و لغت شرقی و اروپایی و تاریخ قدیم شهرت بسزایی دارد. در سال 1894 میلادی بسمت مطران شهر حلب منصوب گردید و به سال 1898 بطریرک انطاکی نامیده شد. از تألیفات اوست: 1- تاریخ ازمنه بلغت سریانی چ بیروت سال 1907 میلادی 2- مختصر فی التواریخ القدیمه چ موصل بسال 1876 میلادی جز این دو او را به دو زبان سریانی و لاتینی رسالات و تألیفات است. (از معجم المطبوعات ج 1)
شیخ عبدالحمید بن اسماعیل زائد الرحمانی. یکی از دانشمندان بزرگ الازهر که تا سال 1312 هجری قمری زنده بود. او راست: کتاب منتهی الارادات لسالک سبیل علم المیقات. (از معجم المطبوعات مصر ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قُدُ)
نسبت است به قردمان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قَ دَ نی ی)
قبای آژدۀ بخیه آکنده به جهت جنگ، یا سازی است که اکاسره در خزاین ذخیره ساختندی، زره سطبر شبیه جامۀ کردوانی... (منتهی الارب). معرب است. (اقرب الموارد) ، زره خود، یا خود، یا زره. (منتهی الارب)
گیاهی است شبیه بابونه متفرق شاخ کم برگ که کرویا نامندش، یاکرویای براست. معرب قردامون لغت یونانی است یا رومی. (منتهی الارب). و رجوع به قردمانه و قردمانا شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دردمندی. و رجوع به دردمندی شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
منسوب به رحمان. خدایی و ربانی. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
یکی از کشورهای اروپای شرقی واقعبین اتحاد جماهیرشوروی، مجارستان، یوگوسلاوی، بلغارستان و بحر اسود، و آن 337384 کیلومترمربع مساحت و 17579600 تن جمعیت دارد، رومانی شامل نواحی ذیل است:
1- کارپات، سلسله جبالی که بشکل دایره ترانسیلوانی را احاطه می کند،
2- در مشرق و در جنوب کارپات جلگۀ وسیع والاشی و مولداوی گسترده شده است که رومانی را کشوری کشاورزی میسازد، گندم و ذرت محصول اصلی این کشور است و در روی تپه های مرتفعتر درختان میوه کاشته می شود، در دامنۀ کوهها گله های متعدد گوسپندان تربیت و نگهداری می شوند، از کانهای اصلی آن نفت است که روز بروز بر استخراج آن می افزایند و از این حیث در ردیف دول درجه اول بشمار می رود، در دامنۀ کوههای کارپات، کانهای آهن، بوکسیت و غیره نیز اهمیت دارد، از صنایع رومانی ساختن ماشینهای صنعتی و فلاحتی و پارچه بافی است، پایتخت رومانی بخارست است، و شهرهای اصلی و مهم آن کلوج، یاشی، پلوئشتی، تیمی شوآرا و بندر معروف آن کنستانتا در ساحل بحر اسود است،
تاریخ - اولین قسمت قدیمی کشور رومانی ناحیۀ داسی میباشد که به توسط طرایانوس (تراژان) در قرن دوم میلادی فتح شد و از نژاد داس که مخلوطی از نژاد ژتها و سلت ها میباشد مسکون گردید و مهاجرنشین کشور روم شد و زبان لاتینی در آنجا تقریباً متداول گردید، در مدت شش قرن محل تاخت و تاز قبایل گتها هون ها، آوارها، اسلاوها و تاتارها قرار گرفت، مخصوصاً اسلاوها در این کشور آثار عمیقی باقی گذاشتند، در قرن 14 میلادی کشور رومانی با ایالت مولداوی متحد شد تحت نظر سلسله ای به نام بوگدان و ولایت دیگری بنام والاشی هم به توسط همین خاندان ضمیمۀ آن شد حتی ناحیۀ بسارابی نیز بدان ملحق گردید، هجوم قبایل ترک این کشور را تحت تسلط سلاطین عثمانی قرار داد، از 1696 میلادی کشور رومانی تحت تسلط اتریشیان واقع شد و از آن پس مرتباً تحت اشغال کشورهای روسیه، اتریش، آلمان، یونان بود تا سال 1881 میلادی که شارل اول پادشاه آن کشور گردید و پس از مرگش برادرزادۀ او فردیناند از 1914 تا 1927 رومانی را اداره می کرد، در ابتدای جنگ دوم جهانی پادشاه آن کشور شارل دوم (کارول) بود که در 1940م، به نفع پسرش میشل از سلطنت استعفا داد، رومانی در طی جنگ اخیر ابتدا به توسط آلمانها و سپس روسها اشغال شد و امروزه یکی از کشورهای جمهوری توده ای بشمارمی آید، (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
لعل گون و سرخ گون، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دردمانی
تصویر دردمانی
دردمندی. در دم گرفتن، دارای درد، بیمار مریض علیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمانی
تصویر رمانی
ناری منسوب به رمان بسیار سرخ: لعل رمانی یاقوت رمانی
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته کردوانی گبر به رخش دلاورسپردم عنان زدم برکمربندگبرش سنان (شاهنامه) زره ستبر کرویای بری کرویای صحرایی قرنباد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحمانی
تصویر رحمانی
مینوی خدایی منسوب به رحمان خدایی ربانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
علاجٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
Curative, Remedial, Therapeutic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
curatif, réparateur, thérapeutique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
лікувальний , лікувальний , терапевтичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
tedavi edici, terapötik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
целебный , исправительный , терапевтический
دیکشنری فارسی به روسی
رمانتیک، رومی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
علاجی , طبی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
চিকিৎসাসংক্রান্ত , প্রতিকারক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
uponyaji, matibabu, wa tiba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
治療の , 改善の , 治療的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
치료의 , 치료적인 , 치료의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
leczniczy, terapeutyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
מרפא , ריפוי , תרפויטי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
औषधीय , उपचारात्मक , चिकित्सीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
penyembuhan, remedial, terapeutik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
การรักษา , การรักษา , การรักษา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
heilend, therapeutisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
curativo, remedial, terapéutico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
curativo, correttivo, terapeutico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
curativo, corretivo, terapêutico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
治疗的 , 补救的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
geneeskundig, genezend, therapeutisch
دیکشنری فارسی به هلندی