- رداد
- باز گرداندن
معنی رداد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
کمال، رسایی، نام فرشته نگهبان آب، نام ماه سوم از سال شمسی، روز ششم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پنج تن بزرگان درگاه قباد پادشاه ساسانی
نام ماه سوم سال است این ماه آخر بهار است - خرداد ماه جلالی است
پر عدل بسیار عدل
پرعدل، پر از عدل و داد
ماه پنجم از سال خورشیدی، روز هفتم از هر ماه خورشیدی، برای مثال روز مرداد مژده داد بدان / که جهان شد به طبع باز جوان (مسعودسعد - ۵۴۶)
ماه پنجم هر سال شمسی، هفتمین روز هر ماه شمسی: روز مرداد مژده داد بدان که جهان شد بطبع باز جوان. (مسعود سعد)
((خُ))
فرهنگ فارسی معین
نام یکی از امشاسپندان و ایزد موکل بر آب، ماه سوم از سال شمسی، نام روز ششم از هر ماه خورشیدی
ماه سوم از سال خورشیدی، ماه آخر بهار، روز ششم از هر ماه خورشیدی
عارضه، واقعه
تک تک، پریشان، جنگ تن به تن، جدا جدا
ابر باران ریخته
سرور روحانی پیشوای دینی زردشتی، بزرگ سرور، پهوان دلیر دلاور
سنگ بزرگ خرسنگ
اهخ (ضد خیرخواه)، تیز تیز دادن
گلاب
سنگ انداز مرد سنگ انداز
شورش بزرگ، کاسه بزرگ، لشکر گران، تغار از سنگ یا از چوب، بزرگ دنبه
بالاپوش دو تهی، تاژ چادر (خیمه)، شمشیر، کمان، خرد، بیخردی از واژگان دو پهلو، آراینده، زشت کننده، رام، بخشنده، شادابی تازگی جوانی، شید جامه ای که روی جامه دیگر پوشند جبه بالاپوش جمع اردیه. یا ردای نیل آسمان، شب
پرگوی، غرنده، اژدر ماهی
عالم بعلم هیئت
رشد، به راه شده، راه راست یافتن
خاکستر
خواب خفت خفتن غنودن، خواب
زمین پست و بلند و پر آب و علف، سبزه زار چراگاه مرتع
پارسی تازی گشته کراد جامه های کهنه پاره
منتها، غایت تیز چون کارد و شمشیر و امثال آن، مرد تیز فهم تیز چون کارد و شمشیر و امثال آن، مرد تیز فهم آهنگر آهنگر
جمع خد، دیم ها رخساره ها