جدول جو
جدول جو

معنی رحمان - جستجوی لغت در جدول جو

رحمان
(پسرانه)
مهربان، بخشاینده، از نامهای خداوند
تصویری از رحمان
تصویر رحمان
فرهنگ نامهای ایرانی
رحمان
بخشاینده، بخشایشگر، روزی دهنده
تصویری از رحمان
تصویر رحمان
فرهنگ لغت هوشیار
رحمان
بخشاینده و مهربان، از نا م های خدای تعالی
تصویری از رحمان
تصویر رحمان
فرهنگ فارسی عمید
رحمان
((رَ))
مهربان، بخشاینده، از صفات خداوند
تصویری از رحمان
تصویر رحمان
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رحمانی
تصویر رحمانی
مینوی خدایی منسوب به رحمان خدایی ربانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رامان
تصویر رامان
(پسرانه)
نام وزیر کیقباد پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رغمان
تصویر رغمان
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران ایرانی در زمان هرمز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رزمان
تصویر رزمان
(پسرانه)
نام یکی از سرداران دیلمیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رحماه
تصویر رحماه
جمع رحمه، لم ها درسه ها مهربانی ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع رحمه، لم ها درسه ها مهربانی ها مهربانی کردن شفقت ورزیدن، بخشودن عفو کردن، مهربانی شفقت، بخشایش عفو. یا رحمت به در مورد تایید برتری و رجحان چیزی بر چیز دیگر گویند مثلا در مورد خربزه یا هندوانه بی مزه گویند: (رحمت به آب حمام)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسمان
تصویر رسمان
پارسی تازی گشته ریسمان
فرهنگ لغت هوشیار
داستانی که به نثر نوشته شود و شامل حوادثی ناشی ار تخیل نویسنده باشد و آن اقسامی دارد. یا رمان آموزشی (تعلیماتی) داستانی شامل مطالب علمی طبیعی فلسفی. یا رمان پلیسی داستانی حاکی از حوادث دزدی جنایت و کشف آنها توسط کارآگاهان زبر دست. یا رمان تاریخی داستانی است که اساس آن مبتنی بر وقایع تاریخی باشد، یا رمان عشقی داستانی که شالوده آن بر عشق نهاده شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرمان
تصویر حرمان
نومیدی، نا امیدی، محرومی، یاس، بی بهرگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسمان
تصویر رسمان
ریسمان، رشتۀ بلند کلفتی که از پشم یا پنبه تابیده باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لحمان
تصویر لحمان
جمع لحمه، پاره گوشت ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرمان
تصویر حرمان
((حِ))
بی بهره بودن، بیرون ماندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رومان
تصویر رومان
((رُ))
داستان، داستان بلند خیالی، رمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حرمان
تصویر حرمان
بازداشتن، منع کردن، بی بهره کردن، بی روزی کردن، بی بهره ماندن، بی بهرگی، نومیدی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمان
تصویر رمان
(دخترانه)
انار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رحمن
تصویر رحمن
بخشاینده تنها درباره خدا به کار می رود
فرهنگ لغت هوشیار
زنی که بعد از زائیدن به بیماری رحم مبتلا شود، جمع رحیم، بخشایندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمان
تصویر رمان
داستان، افسانه ترسو و هراسان و گریزان، رمنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمان
تصویر رمان
داستان بلند خیالی منثور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمان
تصویر رمان
رمنده، در حال رمیدن، گریزان، ترسو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمان
تصویر رمان
((رُ مّ))
درخت انار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمان
تصویر رمان
((رُ))
داستان، داستان بلند خیالی، رومان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمان
تصویر رمان
انار، درخت انار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عبدالرحمان
تصویر عبدالرحمان
(پسرانه)
عبد الرحمن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نفس رحمانی
تصویر نفس رحمانی
روان برین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به طور بی رحمانه
تصویر به طور بی رحمانه
Brutally, Callously, Implacably, Mercilessly, Pitilessly, Ruthlessly, Unsparingly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور تند و بی رحمانه
تصویر به طور تند و بی رحمانه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی رحمانه
تصویر بی رحمانه
Coldheartedly, Heartlessly, Relentlessly, Remorselessly, Uncharitably, Unmercifully, Unmitigated
دیکشنری فارسی به انگلیسی
жестоко , неумолимо , безжалостно , беспощадно
دیکشنری فارسی به روسی
безжалостно , бессердечно , беспощадно , неослабленный
دیکشنری فارسی به روسی