- رجیه
- امیدوار امید داشته
معنی رجیه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دیرشده پس افتاده
امید داشتن
ظاهر، سطح
درفش نشان سپاه
گربه، سرگین غلتان
زلزله، لرزه
کهنه پرستی واپسگرایی
جواب مکتوب
روماتیسم، درد زانو و مفاصل و دستها
زهر کشنده
رانده شده، رانده از درگاه خدایتعالی
دم گل پا یک گل
پیاده رونده، به خود استوار، دور از آبادی، خودآی (بدیهه)
به لرزه در آمدن زمین تنبیدن تنبش
باز گردانیده بازگشته، پلیدی سرگین، کلانشکم
گور سنگ گور، لانه کفتار، پرچین
مونث رجل زن، زن مردوار مردی مردانگی، نیرو در رفتن، گله از پا درد خرفه زار، آبراهه، خرفه، تیره خرفه، جای روییدن خرفه
خرسند
بادرم (عامه مردم)، شهروند (تبعه)، کشاورز
دعا، افسون
چاه آب دار
فزونی
بد آمد سوک، رنج، آک (عیب) مصیبت بزرگ پیش آمد ناگوار جمع رزایا
اندیشه، فکر، صلاح، تفکر، نگرش، امر، دیدن دیدار دید، نما، ریخت
کازه شکارگر کومه، تاریکی، کبتک (بچه زنبور عسل)
خلق خوی عادت طبیعت، جمع سجایا سجیات
مصیبت عظیم، آسیب و بلا
فراخ عیش، فراخ زندگانی، تن آسا
نیکوروی، صاحب قدر و جاه، بزرگ قوم
سنگسار شده، رانده شده، نفرین شده، ملعون
رویّت، فکر کردن و تامل نمودن در کارها، تفکر، تامل، بررسی، مقابل بدیهه، در علوم ادبی سرودن شعر با اندیشه و تامل
مهتر قوم، شریف قوم، روی شناس