- رجین
- زهر کشنده
معنی رجین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کیسه ای که در وسط دو دهانه دارد و درآن لباس یا خوراکی میگذارند
پارسی تازی گشته سرگین فضله چارپایان مانند اسب استر خر گاو و جز آن ها پهن
دو کیسۀ متصل به هم که روی چهارپا، موتورسیکلت، دوچرخه یا شانه قرار می دهند
((خُ))
فرهنگ فارسی معین
کیسه مانندی که بر پشت چهارپا می گذارند و از دو طرف آویزان شده در آن اجناس را قرار می دهند، خورجین، خرج، خرجین
آغشته
آجیده آژده: تیرآجین شمع آجین
امیدوار امید داشته
رانده شده، رانده از درگاه خدایتعالی
پیاده رونده، به خود استوار، دور از آبادی، خودآی (بدیهه)
به لرزه در آمدن زمین تنبیدن تنبش
باز گردانیده بازگشته، پلیدی سرگین، کلانشکم
رنگ کردن، لکه کردن
رخت افکندن (اقامت کردن)، شرم داشتن
بردبار، ارجمند، استوار، کوشا، دردناک محکم پابرجا استوار، جزیل استوار مقابل رکیک کلام رصین
مهمیز، تازیانه
نامه نبشته، شهروا (پول رائج)
پابرجا، استوار
گریه و زاری
محکم و استوار و مضبوط
مرهون، گرو کرده شده
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
آرد و مانند آن
گولزن ریشخند گر
زندان سخت، دفتر زندانیان، جایگاهی در دوزخ ثابت دایم، سخت شدید
گروگذاشته شده، مرهون
خمیر، سرشته، سرشته شده
ویژگی سخن محکم و استوار
سنگسار شده، رانده شده، نفرین شده، ملعون
باوقار، بردبار، سنگین، گران مایه، استوار
محکم و استوار، پابرجا، ثابت و برقرار، باوقار
عمل کندن و دور ریختن گیاه های هرز از میان کشتزار
سخت از هر چیز، شدید، سخت، نام جایی در دوزخ، دائم، ثابت
جامه ای که در آن ابریشم خام به کار رفته باشد، برگستوان