- رجیم
- رانده شده، رانده از درگاه خدایتعالی
معنی رجیم - جستجوی لغت در جدول جو
- رجیم
- سنگسار شده، رانده شده، نفرین شده، ملعون
- رجیم ((رَ))
- سنگسار شده، رانده، مطرود، نفرین شده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سنگ نهادن بر گور، پندار بافی
گنجا
سازگان
چوب چاه، سنگی که به ریسمان بندند و در چاه بیاویزند تا اندازه آب را بدانند چاه سنج، سنگ دهوه (دهوه دلو) سنگ دولک سنگی که بر دهوه بندند تا زودتر فرو شود
کند روی
امیدوار امید داشته
زهر کشنده
پیاده رونده، به خود استوار، دور از آبادی، خودآی (بدیهه)
به لرزه در آمدن زمین تنبیدن تنبش
باز گردانیده بازگشته، پلیدی سرگین، کلانشکم
رجم، سنگسار کردن و راندن باشد
ساختمان سنگی سنگ چین
کهن جامه
سخن آسان، آسانگوی، سست آوا، آوای پایین زیر نرم آواز
بخشایشگر
نوشته شده، مرقوم
کشش آواز، آواز سرود
پوسیده شدن استخوان، کهنه شدن
طرز، قاعده، روش
آوای شیر، کف چون کف شیر، سیاب (حباب)
گناهکار
ستبر، کلفت، ضخیم، گنده، هنگفت
دارای حجم، پرحجم، بزرگ
پوسیده، کهنه، استخوان پوسیده
مرقوم، نوشته، نوشته شده، نامه
نوع حکومت، طرز، قاعده، روش، هنجار، برنامۀ غذایی خاص برای افزایش یا کاهش وزن یا معالجۀ بعضی بیماری ها
فلزی نقره ای، سنگین، کمیاب و شبیه پلاتین که در مقابل حرارت مقاوم است و در ساخت لامپ ها و ترموکوپل ها و نیز به عنوان کاتالیزور به کار می رود
مهربان و بخشاینده، بخشایشگر، از نام های خداوند
کجین: (ز آتش تیغ غضب گر شعله بر چرخ افکند نقره خنگ چرخ خاکستر شود بانه کجیم) (کاتبی ترشیزی)
گناهکار، مجرم