جدول جو
جدول جو

معنی رجبات - جستجوی لغت در جدول جو

رجبات
(رَ جَ)
جمع واژۀ رجب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جمع واژۀ رجب به صیغۀ جمع مؤنث به اعتبار شبهایی که ماه رجب بر آنها قرار داده شده. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رقبات
تصویر رقبات
رقبه ها، گردنها، کنایه از املاک و زمینی که به کسی داده می شود که تا عمر دارد از آن بهره و فایده ببرد، جمع واژۀ رقبه
فرهنگ فارسی عمید
(رَ جَ)
به صیغۀ تثنیه، منظور رجب و شعبان است. (از ناظم الاطباء). ماه رجب و شعبان است. (منتهی الارب) (آنندراج). رجب و شعبان. (مهذب الاسماء). رجب و شعبان، مانند قمرین برای شمس و قمر. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
پشته و بلندی. (آنندراج) (اقرب الموارد). ربا. رباه. ربی. پشته. تپه. کوه. کوه کوچک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رَبْ با)
جمع واژۀ ربّه. (ناظم الاطباء) ، جمع واژۀ رابیه. (متن اللغه).
- ربات حجال، زنان حجله ها. بانوان حرم: التفات نمودن به ربات حجال لایق کرم و فتوت رجال نبود. (سندبادنامه ص 70). و هر کس ازربات حجال در دست رجال آمدند. (تاریخ جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
(رِ)
کاروانسرا و منزلگاه و رباط. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 17). و رجوع به رباط شود
لغت نامه دهخدا
(وَ)
جمع واژۀ وجبه. (منتهی الارب). دفعات الاکل. رجوع به وجبه شود
لغت نامه دهخدا
(لَ جَ)
جمع واژۀ لجبه. و این نادر است زیرا لجبات به سکون جیم باید گفته شود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(رَ حَ / رَ)
جمع واژۀ رحبه و رحبه. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جمع واژۀ رحبه. (منتهی الارب). رجوع به رحبه شود
لغت نامه دهخدا
پیمانه ای معادل شش یک اردب و معادل چهار صاع است، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(رَ جَ)
ده کوچکی است از بخش حومه شهرستان بیرجند. سکنۀ آن 14 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
یا رکبات یا رکبات، جمع واژۀ رکبه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). ج رکبه به معنی زانو یا جای باریکی ساق و ذراع ستور یا آرنج از هر حیوان. (آنندراج). رجوع به رکبه شود
لغت نامه دهخدا
(رُ کَ)
یا رکبات یا رکبات، جمع واژۀ رکبه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به رکبات و رکبه شود
لغت نامه دهخدا
(رُ کُ)
یا رکبات یا رکبات، جمع واژۀ رکبه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به رکبات و رکبه شود
لغت نامه دهخدا
(رَ قَ)
جمع واژۀ رقبه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به رقبه شود
لغت نامه دهخدا
(رَ غَ)
جمع واژۀ رغبه و رغبه. رجوع به دو کلمه مذکور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رجبان
تصویر رجبان
در تازی دو ماه رجب و شعبان را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع رقبه، بنگردن ها، بندگان، داراک ورستادی (موقوفه) جمع رقبه گردنها، بندگان بنده ها، املاک و مستغلات موقوفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکبات
تصویر رکبات
جمع رکبه، زانوان، آرنج ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع رحبه، خاکهای خوب گستره ها درگاه ها میانسراها سرزمین وسیع و پر گیاه، ساحت خانه، وسط سرای جمع رحاب رحبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقبات
تصویر رقبات
((رَ قَ))
جمع رقبه
فرهنگ فارسی معین
از توابع دهستان پنج هزاره ی شهرستان بهشهر، رباط کاروان سرا
فرهنگ گویش مازندرانی