ربوه. ربوه. ربوه. راویان گویند آن عبارت از دمشق است و در دمشق در دامنۀ کوه قاسیون و در یک فرسخی آن، وجایگاهی است که در هیچ جا در زیبایی و صفا و خرمی نظیر ندارد و آن مسجدی است مشرف بر وی، و نهر ثورا اززیر آن می گذرد و این محل بمنزلۀ پلیست و نهری دیگردر طرف بالا ضمیمۀ آن میشود و مصرف آبیاری می گردد. در یک ناحیه از این محل مغارۀ کوچکی دیده میشود و زیارتگاه مردم است چونکه همچو می پندارند که این مکان همانجای مذکور در آیۀ شریفه می باشد و زادگاه حضرت عیسی است: و آویناهما الی ربوه ذات قرار ومعین. (قرآن 50/23) (از معجم البلدان) : غم چو بینی در کنارش کش به عشق از سر ربوه نظر کن در دمشق. مولوی
رُبْوه. رِبْوه. رَبْوه. راویان گویند آن عبارت از دمشق است و در دمشق در دامنۀ کوه قاسیون و در یک فرسخی آن، وجایگاهی است که در هیچ جا در زیبایی و صفا و خرمی نظیر ندارد و آن مسجدی است مشرف بر وی، و نهر ثورا اززیر آن می گذرد و این محل بمنزلۀ پلیست و نهری دیگردر طرف بالا ضمیمۀ آن میشود و مصرف آبیاری می گردد. در یک ناحیه از این محل مغارۀ کوچکی دیده میشود و زیارتگاه مردم است چونکه همچو می پندارند که این مکان همانجای مذکور در آیۀ شریفه می باشد و زادگاه حضرت عیسی است: و آویناهما اِلی ربوه ذات قرار ومعین. (قرآن 50/23) (از معجم البلدان) : غم چو بینی در کنارش کش به عشق از سر ربوه نظر کن در دمشق. مولوی