- ربص
- پیوسیدن (انتظار داشتن)
معنی ربص - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گوناگونی رنگارنگی، چشمداشت پیوس
رنگارنگ
چشم داشتن، انتظار
انتظار کشیدن، صبر کردن و نگران پیشامد بودن، چشمداشت
پایکوبی، فرخه
چهارک
پیوستگی، پیوند
مرضی است که بر پوست بدن بوجود میاید و جاجا سفید میگردد از رنگ بدن سپیدتر، یا پیسی اندام از فساد مزاج
گل گاو چشم از گیاهان
نفع و سود که از تجارت حاصل میاید، منفعت، سودی که از قمار بدست می آید
طلایه گردیدن و دیده بانی کردن سودی که وام دهنده بابت طلب خود بگیرد
پرورش یافتن در بر کسی پروردگار من، خدایا، الهی، ای خدای من
مونث رب زن خدا بت مادینه مونث رب بتی که بصورت زن ساخته شده
پشته و بلندی، نفس بلند
نیاز مجتهد یهود مفتنی یهودان
درخت راج
درآمیختن، پختن خرمانک (ربیکه)، در گل انداختن شوریدگی کار کار شوریدگی، سستی ترفند (حیله)
ریسمان بند، گوشه، دسته دسته چیزی
سیرابی، خاک نرم، آرام کردن، پای فشردن تباهکار فراخزیستی
انتظار کشیدن چهار یک چیزی، یک چهارم، ربع دانگ
بربستن، رابطه، بستگی، وابستگی، ارتباط
باره بارو، گرداگرد پیرامون شهر، آغل سر پناه، اندرونه روده، همسر، جایباش میانه میانه چیزی، بنیاد بنلاد، همسر، درخت انبوه پر برگ زن همسر مرد جایگاه گوسفند، محل سکنای طایفه، حصار قلعه باره، برج بارو، پیرامون شهر گرداگرد، روده، آنچه که در اندرون شکم باشد (سوای دل)، رسن پالان که بجانب زمین باشد جمع ارباض
ناخنه خجک سپیدی که بر ناخن آید
کار زشت، بسیار زدن با دست، پر کردن مشک
زیرکیدن، فربهیدن
سبکدستی در جامگردانی سبکپای در رفتار
نرم و نازک ارزان شدن نرخ چیزی
سر خرد آمدن بخردی پس از نابخردی
برجستن، جنبیدن، بازی کردن و پای کوفتن
نیکو کردن مصیبت بر دل کسی
چینه گونه ای دیوار با گل، گل چینه فشردن، نکوهیدن، در پیش شدن، شتابانیدن