جدول جو
جدول جو

معنی ربرونتن - جستجوی لغت در جدول جو

ربرونتن
(رَ نِ تَ)
بزبان زند و پازند بمعنی مردن باشد که در برابر زیستن است. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ)
به زبان زند و پازند به معنی مردن باشد که در مقابل زیستن است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
بلغت زند و پازند بمعنی پرستش کردن باشد. (برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). بلغت زند پرستیدن. (ناظم الاطباء). هزوارش بشرنتن بیشرونیتن. پهلوی بریشتن. برشتن. برشته کردن. (یونکر 102) (بندهش 88). و برشتن در متن برهان به ’پرستش’ تصحیف شده، هزوارش پرستیدن شدونیتن است. (یونکر 282) (ازحاشیۀ برهان قاطع چ معین). رجوع به بشورفتن شود
لغت نامه دهخدا
(گُ مَ دَ)
به لغت زند و پازند بمعنی پیچیدن باشد. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دکتر معین در حاشیۀ برهان آرد: هزوارش تکرونیتن نتن پهلوی سختن بمعنی سنجیدن، وزن کردن بنا بر این پیچیدن در متن تحریف سنجیدن است
لغت نامه دهخدا
(گُ زَ)
به لغت زند و پازند بمعنی باریدن باشد. (برهان) (ناظم الاطباء) (از انجمن آراء) (از آنندراج). هزوارش ’تترونیتن’ پهلوی ’واریتن’، باریدن. (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(لُ مَ / مِ زَ دَ)
به لغت زند و پازند بمعنی سراییدن و خوانندگی کردن باشد و زمرونمی یعنی بسرایم و خوانندگی کنیم و زمرونید یعنی بسرائید و خوانندگی کنید. (از برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج). به لغت زند سراییدن و تغنی کردن و خوانندگی نمودن. (ناظم الاطباء). هزوارش ’زمللونی تن ’’ زمررونی تن’، پهلوی ’سروتن’ (سرودن). (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
به لغت ژند و پاژند بمعنی ماندن و به جایی نرفتن باشد. (برهان). ماندن. اقامت کردن. آسودن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
به لغت زند و پازند به معنی گذاشتن باشد و شبکونمی، یعنی گذاشتم و شبکونید، یعنی بگذارید. (برهان).
لغت نامه دهخدا
(زِ)
به لغت زند و پازند به معنی چیدن باشد و مشرونمی یعنی می چینم و مشرونید یعنی بچینید. (برهان) (آنندراج). چیدن. (ناظم الاطباء). هزوارش ’مشرونیتن’ و ’مشرونتن’، پهلوی ’چیتن’ (چیدن). (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(زُ فُ)
به لغت زند و پازند به معنی پذیرفتن و قبول کردن باشد. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). هزوارش مکدرونتن و نیز مکبرونیتن، پهلوی پتگریفتن. (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(بْرُنْ/ بُ رُنْ تِ)
شارلوت. (1816- 1855 میلادی) زنی نویسنده، انگلیسی. نویسندۀ جین ایر.
لغت نامه دهخدا
بلغت زند و پازند به معنی شستن باشد و ارونمن یعنی بشویم من و ارونید یعنی بشوئید شما، که امر بشستن باشد. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گَ نَ)
بارندگی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
به شدت زدن، تکاندن میوه ی درخت با چوب بلند
فرهنگ گویش مازندرانی
فروختن
فرهنگ گویش مازندرانی