جدول جو
جدول جو

معنی ربات - جستجوی لغت در جدول جو

ربات
(رِ)
کاروانسرا و منزلگاه و رباط. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 17). و رجوع به رباط شود
لغت نامه دهخدا
ربات
(رَبْ با)
جمع واژۀ ربّه. (ناظم الاطباء) ، جمع واژۀ رابیه. (متن اللغه).
- ربات حجال، زنان حجله ها. بانوان حرم: التفات نمودن به ربات حجال لایق کرم و فتوت رجال نبود. (سندبادنامه ص 70). و هر کس ازربات حجال در دست رجال آمدند. (تاریخ جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
ربات
(رَ)
پشته و بلندی. (آنندراج) (اقرب الموارد). ربا. رباه. ربی. پشته. تپه. کوه. کوه کوچک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ربات
از توابع دهستان پنج هزاره ی شهرستان بهشهر، رباط کاروان سرا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رباب
تصویر رباب
(دخترانه)
نام سازی است
فرهنگ نامهای ایرانی
(خَ رِ)
جمع واژۀ خربه. رجوع به خربه در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ / حَ)
جمع واژۀ حربه. (منتهی الارب). فسادهای دین، نیزه زنیها، سلب های مال کسان
لغت نامه دهخدا
(خَ رَ)
جمع واژۀ خربه و خربه. (از منتهی الارب). رجوع به خربه و خربه در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ رِ)
جمع واژۀ تربه. سرانگشتان. (از منتهی الارب). سرانگشتان. (المنجد)
لغت نامه دهخدا
(ثَ رَ)
انگشتان، جمع واژۀ ثرب
لغت نامه دهخدا
شکسته از هم ریخته ریزه ریزه، ریزه گیاه، کهنه حطام، از هم پاشیده شده ریزه ریزه شده، پوسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعات
تصویر رعات
نگهدارندگان، حارسان، چوپانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباذ
تصویر رباذ
جمع ربذه، پارچه های دشتانی پلیدی ها زداینده ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکبات
تصویر رکبات
جمع رکبه، زانوان، آرنج ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع رحبه، خاکهای خوب گستره ها درگاه ها میانسراها سرزمین وسیع و پر گیاه، ساحت خانه، وسط سرای جمع رحاب رحبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربدت
تصویر ربدت
تیرگی خاکستری گونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربعات
تصویر ربعات
خانه ها و توقف گاهها و منزلگاهها، حالت نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربیت
تصویر ربیت
پرورده، عهد و پیمان داده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباب
تصویر رباب
نام سازی است تاردار که نام دیگرش طنبور میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربابت
تصویر ربابت
خداگشتن، شاهی فرمانروای، پیمان، کیش تیردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباجت
تصویر رباجت
گولی، سستی، کندی
فرهنگ لغت هوشیار
بزغاله، گربه پدرام، بچه شتر بچه گاو، جمع ربح، سودها فروختن، سود خواری کپی نر، بزغاله، شترک لاغر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباع
تصویر رباع
چهار تائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربارت
تصویر ربارت
زیرکیدن زیرک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباض
تصویر رباض
شیر درنده
فرهنگ لغت هوشیار
رشته ها و پی هائی که استخوانهای بدن را بهم پیوند میدهد، زردپی، و بمعنی کاروان سرای میان راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباطت
تصویر رباطت
سخت دلی سنگدلی، نوید یافتن، شکیب یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباک
تصویر رباک
خودزر از ماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربان
تصویر ربان
ناخدا، یعنی مهتر ملاحان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباه
تصویر رباه
پشته، بلندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برات
تصویر برات
اعمال نیک و خیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تربات
تصویر تربات
سر انگشتان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خربات
تصویر خربات
جای خراب
فرهنگ لغت هوشیار
جمع رقبه، بنگردن ها، بندگان، داراک ورستادی (موقوفه) جمع رقبه گردنها، بندگان بنده ها، املاک و مستغلات موقوفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
آرامش، پایداری، پایستگی، استواری
فرهنگ واژه فارسی سره