گوستاو فرانسوآ، واعظ و خطیب نامی فرانسوی است که در باین بسال 1795م، متولد شد و در پاریس بسال 1858م، درگذشت، ژزوئیت ها او را مأمور وعظ و خطابه ساختند و او در مدت ده سال به تبلیغ ووعظ پرداخت و از این رهگذر شهرت فراوانی کسب کرد
گوستاو فرانسوآ، واعظ و خطیب نامی فرانسوی است که در باین بسال 1795م، متولد شد و در پاریس بسال 1858م، درگذشت، ژزوئیت ها او را مأمور وعظ و خطابه ساختند و او در مدت ده سال به تبلیغ ووعظ پرداخت و از این رهگذر شهرت فراوانی کسب کرد
نام پرجمعیت ترین نژادهای ساکن هند پیش ازورود مهاجمین آریائی. امروزه این نام به گروهی از ساکنین هند جنوبی به استثنای سواحل غربی اطلاق میشود که قسمت عمده سکنۀ این ناحیه را تشکیل میدهند و احتمالاً از اعقاب دراویدیان پیش از تاریخ هستند. بعضی از نژادشناسان، دراویدیان را بدو دستۀ شمالی و جنوبی تقسیم کرده اند: دستۀ اول شکارچی یا روستائی بدوی اند و دستۀ دوم مرکب از 5 قبیلۀ نیمه متمدن و چندین قبیلۀ نامتمدن میباشند. (از دائره المعارف فارسی)
نام پرجمعیت ترین نژادهای ساکن هند پیش ازورود مهاجمین آریائی. امروزه این نام به گروهی از ساکنین هند جنوبی به استثنای سواحل غربی اطلاق میشود که قسمت عمده سکنۀ این ناحیه را تشکیل میدهند و احتمالاً از اعقاب دراویدیان پیش از تاریخ هستند. بعضی از نژادشناسان، دراویدیان را بدو دستۀ شمالی و جنوبی تقسیم کرده اند: دستۀ اول شکارچی یا روستائی بدوی اند و دستۀ دوم مرکب از 5 قبیلۀ نیمه متمدن و چندین قبیلۀ نامتمدن میباشند. (از دائره المعارف فارسی)
شبانکارگان، ابن البلخی گوید: این قوم قبیلۀ فضلویه بودند و زعیم ایشان پدر فضلویه بود، نام او علی بن حسن بن ایوب و همگی شبانی کردندی، و این فضلویه بکار خویش و شبانی مشغول بودی پس فضلویه بخدمت صاحب عادل رفت و این صاحب وزیری بود سخت قوی و متمکن و با رای و تدبیر و صرامت، و سپاهسالاری بودی جابی نام که صاحب را با او رأی نیکو بود پس فضلویه را بلجاج او برمیکشید تا بدان درجت رسید و چون ملک دیلم صاحب را بکشت فضلویه خروج کردو او را بگرفت و بقلعۀ پهندز محبوس کرد، مادر ملک ابومنصور زنی مطربه بود خراسویه نام و همانا پراکنده میزیست و سبب زوال دیلم، نابکاری آن زن بود و فضلویه این خراسویه مادر ملک ابومنصور بگرفت و در گرماوۀگرم کرد بی آب، تا در آنجا هلاک شد و ملک ابومنصور رادر آن قلعه هلاک کرد و پارس بدست گرفت و شبانکارگان را برکشید و نان پاره و قلاع داد و از آن وقت باز مستولی گشتند، پس ملک قاوورد رحمه اﷲ بپارس آمد و میان اوو فضلویه جنگ قایم شد و از آن سال باز پارس خراب شد، پس فضلویه بدرگاه سلطان شهید الب ارسلان رفت و رایات منصوره را سوی پارس کشید و پارس بضمان به فضلویه دادند و باز عاصی شد و بر دز خرشه رفت و نظام الملک حصار داد او را تا او بزیر آمد و گرفتار شد، و او را بقلعۀ اصطخر بازداشتند و آن قلعه را بدست گرفت تا بدانستند و او را بگرفتند و پوستش پر کاه کردند، اکنون از این رامانیان قومی مانده اند و مقدم ایشان ابراهیم بن رزمان و مهمت است و این پسر ابونصر بن هلاک شیبان نام از ایشان است، (از فارسنامه ابن البلخی ص 166)
شبانکارگان، ابن البلخی گوید: این قوم قبیلۀ فضلویه بودند و زعیم ایشان پدر فضلویه بود، نام او علی بن حسن بن ایوب و همگی شبانی کردندی، و این فضلویه بکار خویش و شبانی مشغول بودی پس فضلویه بخدمت صاحب عادل رفت و این صاحب وزیری بود سخت قوی و متمکن و با رای و تدبیر و صرامت، و سپاهسالاری بودی جابی نام که صاحب را با او رأی نیکو بود پس فضلویه را بلجاج او برمیکشید تا بدان درجت رسید و چون ملک دیلم صاحب را بکشت فضلویه خروج کردو او را بگرفت و بقلعۀ پهندز محبوس کرد، مادر ملک ابومنصور زنی مطربه بود خراسویه نام و همانا پراکنده میزیست و سبب زوال دیلم، نابکاری آن زن بود و فضلویه این خراسویه مادر ملک ابومنصور بگرفت و در گرماوۀگرم کرد بی آب، تا در آنجا هلاک شد و ملک ابومنصور رادر آن قلعه هلاک کرد و پارس بدست گرفت و شبانکارگان را برکشید و نان پاره و قلاع داد و از آن وقت باز مستولی گشتند، پس ملک قاوورد رحمه اﷲ بپارس آمد و میان اوو فضلویه جنگ قایم شد و از آن سال باز پارس خراب شد، پس فضلویه بدرگاه سلطان شهید الب ارسلان رفت و رایات منصوره را سوی پارس کشید و پارس بضمان به فضلویه دادند و باز عاصی شد و بر دز خرشه رفت و نظام الملک حصار داد او را تا او بزیر آمد و گرفتار شد، و او را بقلعۀ اصطخر بازداشتند و آن قلعه را بدست گرفت تا بدانستند و او را بگرفتند و پوستش پر کاه کردند، اکنون از این رامانیان قومی مانده اند و مقدم ایشان ابراهیم بن رزمان و مهمت است و این پسر ابونصر بن هلاک شیبان نام از ایشان است، (از فارسنامه ابن البلخی ص 166)
حاکم نشین ناحیۀ ’اردن’ بخش ’سدان’ در ساحل ’شیر’ مصب ’موز’، سکنه 2700 تن (تجمع 2400 تن)، کار خانه ریسندگی پشم دارد شهری از ایتالیا در ایالت ’تورن’ در ساحل رود ’پو’، سکنۀ 7000 تن، کار خانه ریسندگی ابریشم دارد
حاکم نشین ناحیۀ ’اردن’ بخش ’سدان’ در ساحل ’شیر’ مصب ’موز’، سکنه 2700 تن (تجمع 2400 تن)، کار خانه ریسندگی پشم دارد شهری از ایتالیا در ایالت ’تورن’ در ساحل رود ’پو’، سکنۀ 7000 تن، کار خانه ریسندگی ابریشم دارد
شهری به ایتالیا که در جنوب شرقی میلان واقع است و 13200 تن سکنه دارد، در این نقطه در سال 1515م، فرانسوای اول بر سویسیها غلبه کرد و همچنین در سال 1859 مارشال فرانسوی ’براگه دیلیه’ اتریشی ها را شکست داد، (از لاروس)
شهری به ایتالیا که در جنوب شرقی میلان واقع است و 13200 تن سکنه دارد، در این نقطه در سال 1515م، فرانسوای اول بر سویسیها غلبه کرد و همچنین در سال 1859 مارشال فرانسوی ’براگه دیلیه’ اتریشی ها را شکست داد، (از لاروس)
قلعه ای است محکم در نزدیکی حلب. (ناظم الاطباء) (از معجم البلدان) (از قاموس الاعلام ترکی ج 3) بلوک مشجری است از نواحی حلب. (از معجم البلدان ج 4) (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
قلعه ای است محکم در نزدیکی حلب. (ناظم الاطباء) (از معجم البلدان) (از قاموس الاعلام ترکی ج 3) بلوک مشجری است از نواحی حلب. (از معجم البلدان ج 4) (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
دهی از دهستان قطور بخش حومه شهرستان خوی، واقع در 46هزارگزی جنوب باختری خوی و 8500 گزی جنوب راه ارابه رو قطور بخوی، این ده در دره واقع شده و هوای آن سردسیر و سالم و سکنۀ آن 166 تن است، آب راویان از چشمه تأمین میشود و محصول عمده آن غلات است، پیشۀ مردم کشاورزی و دامپروری است، این ده در 5هزارگزی مرز ترکیه قرار گرفته و محل سکونت ایل شکاک است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان قطور بخش حومه شهرستان خوی، واقع در 46هزارگزی جنوب باختری خوی و 8500 گزی جنوب راه ارابه رو قطور بخوی، این ده در دره واقع شده و هوای آن سردسیر و سالم و سکنۀ آن 166 تن است، آب راویان از چشمه تأمین میشود و محصول عمده آن غلات است، پیشۀ مردم کشاورزی و دامپروری است، این ده در 5هزارگزی مرز ترکیه قرار گرفته و محل سکونت ایل شکاک است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)