جدول جو
جدول جو

معنی رانیپور - جستجوی لغت در جدول جو

رانیپور
نام قصبه ای است در سرزمین هندوستان واقع در منطقه خیرپور در 40هزارگزی جنوب باختری شهر خیرپور، که دارای کارخانه های نساجی پارچه های پنبه ای میباشد، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام قصبه ای است در استان جانسی هندوستان واقع در 58هزارگزی جنوب خاوری جانسی، که مرکز تجارت میباشد، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام قصبه ای است در خطۀبهار هندوستان واقع در استان پاتنه، که رانیپور تنگراهی نیز نامیده میشود، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
آراستن ناخن های دست
فرهنگ فارسی عمید
(تَمْ)
نام دو قصبه است در هندوستان یکی در نواحی غربی در گجرات و دیگری در ایالت مرکزی در ایالت ’چاتیسکر’ در ولایت بیلاسپور در 20 هزارگزی شمالی بیلاسپور. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
نام قصبه ای است در ایالت راجشاه بنگال از کشور هندوستان واقع در 167هزارگزی رامپور پاولیه. دارای 13220 تن جمعیت است که 6650 تن از آنان را مسلمانان تشکیل می دهند. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
قصبه ای است در ایالت میرات واقع در شهرستان سهرانپور هندوستان و 25هزارگزی مرکز شهرستان، در اطراف این قصبه باغهای باصفا و گردشگاههای زیبا و دل انگیز وجود دارد، (از قاموس اعلام ترکی ج 3)
قصبه ای است در ایالت اوکرای هندوستان و در گذشته یکی از راجه های معروف هند در آن سکونت داشته است، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام قصبه ای است واقع در ایالت پنجاب از شبه قارۀ هند و امروز جزء کشور پاکستانست، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام قصبه ای است در ناحیۀ شمالی سرزمین نپال هندوستان، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
(چُرْ)
نام جایی است در دکن. (آنندراج). شهری است در سرزمین دکن واقع در 172هزارگزی جنوب باختری حیدرآباد و دارای قلعه ای بلند و عالی است. رایچور دیرگاهی پایتخت شاهان سلسلۀبهمنی و جز آنان بوده است. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
ناحیه ای است به هندوستان بخطۀ پنجاب در سرخط آهن کراچی به مولتان، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2020)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
شهریست بهندوستان پایتخت ولایتی بهمین نام از اقلیم اجمیر قدیم. موقع آن بمسافت 380 هزارگزی جنوب غربی اجمیر است. (ضمیمۀ معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
از بلاد بلوچستان و از توابع کرمان است، از اقلیم دوم، هوایش گرم و آبش ملایم و مردمش حنفی مذهب، (بستان السیاحه ص 161)، و رجوع به بمپور و بن فهل شود
لغت نامه دهخدا
مواظبت از دست و ناخن ها، نگهداری از دست و ناخن ها، در تداول عامۀ فارسی زبانان به معنی لاک ناخن (زنان) به کار می رود،
- مانیکور کردن، لاک زدن ناخن (زنان)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
قصبه ای است در جنوب شرقی پروس در ناحیه سیلزی در ولایت ’اویلن’ و در 68هزارگزی جنوب شرقی ’اوپلن’ در ساحل چپ رود خانه ’ادر’ و درکنار راه آهن. و کارخانه های سیگار و شکر و انفیه و کاغذ و تجارت آن معروف است. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
سرزمینی است در مشرق هند که 780 هزار تن سکنه دارد و مرکز آن امفال است که یکی از مراکز بازرگانی است (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
نام شهر مرکزی ایالت بنارس که از ایالات شمال غربی هندوستان است در 74 هزارگزی از شمال شرقی بنارس در ساحل چپ از رود کنگ و 58855 تن نفوس، یک کاخ بسیار زیباو بناهای آباد پر تکلف دارد، (قاموس الاعلام ترکی)
سامی بیک آرد: یکی از ایالات شمال غربی هندوستان است، مساحت سطحش به 5615 هزار گز مربع و شمارۀ نفوسش 1345570 تن است و از این قرار در هر هزار متر مربع 240 تن زندگی می کنند، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
نام قصبه ای است در استان دکن بمبئی هندوستان واقع در منطقۀ دروار و 112هزارگزی جنوب خاوری شهر دروار، این قصبه دارای کارخانه های نساجی ابریشم و پنبه و بازرگانی مهم میباشد، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
(رامْ)
نام قصبه و مرکز حکومت است در سرزمین بنگاله از ایالت اوریسا و در 71هزارگزی رود خانه گنگ واقع شده است. این قصبه دارای بناهای معظمی مخصوص راجه میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام بخش بزرگی در بنگاله و استان اوریسا که مرکزش نیز بنام رانپور نامیده می شود. مساحت این بخش 527میلیون گز مربع است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام قصبه ای است در سرزمین گجرات شهرستان احمدآباد هندوستان واقع در 118هزارگزی جنوب باختری احمدآباد. این قصبه دارای قلعه ای معروف و نیز راه آهن میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
قصبه ای است در ناحیۀ میرات از ایالت دهره دون، (از قاموس الاعلام ترکی)
قصبه ای است در ناحیۀ بنگاله از ایالت کلکته، (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
یکی او وشت های (وشت رقص) های چهار گانه ترادادی هند یکی از رقصهای چهارگانه کلاسیک هند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
فرانسوی دست آرای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزن پور
تصویر رزن پور
فرانسوی خردناب زبانزد فزانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
لاک ناخن، مرتب کردن ناخن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مانیتور
تصویر مانیتور
نمارویه
فرهنگ واژه فارسی سره
لاک ناخن زدن، ناخن پیرایی کردن، ناخن آرایی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
صفحه نمایش کامپیوتر، مونیتور، تصویرنما (رایانه، تلویزیون و) ، صفحه تصویر
فرهنگ واژه مترادف متضاد