معنی راندگی - جستجوی لغت در جدول جو
راندگی
دور گردیده بودن
دور گردیده بودن
تصویر راندگی
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر رانندگی
رانندگی
حالت و چگونگی راننده، راندن وسائط نقلیه و جز آن
حالت و چگونگی راننده، راندن وسائط نقلیه و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر رجندگی
رجندگی
رزندگی عمل رنگ کردن
رزندگی عمل رنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر روندگی
روندگی
عمل رفتن، سرعت حرکت چالاکی در رفتار
عمل رفتن، سرعت حرکت چالاکی در رفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ماندگی
ماندگی
خستگی، خسته بودن، جراحت
خستگی، خسته بودن، جراحت
فرهنگ فارسی عمید
تصویر ماندگی
ماندگی
تعب و ناتوانی و خستگی، کوفتگی
تعب و ناتوانی و خستگی، کوفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر رانندگی
رانندگی
((نَ دِ))
عمل و شغل راننده
عمل و شغل راننده
فرهنگ فارسی معین
تصویر رانندگی
رانندگی
شغل و عمل راننده
شغل و عمل راننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویر قاعدگی
قاعدگی
ماهانه
ماهانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر برازندگی
برازندگی
تناسب
تناسب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر بالندگی
بالندگی
علو، افتخار، اعتلا
علو، افتخار، اعتلا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر باشندگی
باشندگی
مسکونی، مربوط به محل سکونت
مسکونی، مربوط به محل سکونت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر بسندگی
بسندگی
اکتفا، قناعت، کفایت
اکتفا، قناعت، کفایت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر درماندگی
درماندگی
اضطرار، عجز
اضطرار، عجز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر اردنگی
اردنگی
اردنگ
اردنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ارزندگی
ارزندگی
عمل ارزیدن ارزنده بودن
عمل ارزیدن ارزنده بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر برندگی
برندگی
تیزی، برش، عمل برنده
تیزی، برش، عمل برنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بسندگی
بسندگی
کفایت کفاف اکتفا، شایستگی سزاواری
کفایت کفاف اکتفا، شایستگی سزاواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر آگندگی
آگندگی
کیفیت و حالت آگنده
کیفیت و حالت آگنده
فرهنگ لغت هوشیار
آکندگی
حالت و کیفیت آکنده عمل آکنده، پری معده امتلا معده رودل، جمعیت مقابل پراکندگی تفرقه، گوشتناکی پرگوشتی: آکندگی بازو
حالت و کیفیت آکنده عمل آکنده، پری معده امتلا معده رودل، جمعیت مقابل پراکندگی تفرقه، گوشتناکی پرگوشتی: آکندگی بازو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بالندگی
بالندگی
رشد، نمو، عمل بالنده
رشد، نمو، عمل بالنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بافندگی
بافندگی
عمل بافنده، نساجی
عمل بافنده، نساجی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بازندگی
بازندگی
حیله گری، مکاری
حیله گری، مکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر درندگی
درندگی
عمل درنده، سبعیت
عمل درنده، سبعیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر درماندگی
درماندگی
بیچارگی، واماندگی
بیچارگی، واماندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سهندگی
سهندگی
آلرژی
آلرژی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر فرخندگی
فرخندگی
میمنت
میمنت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر بارندگی
بارندگی
باریدن و بارش
باریدن و بارش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر برازندگی
برازندگی
زیبائی، لیاقت، سزاواری
زیبائی، لیاقت، سزاواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر دهندگی
دهندگی
دهش و عطیه و موهبت و سخاوت و کرم
دهش و عطیه و موهبت و سخاوت و کرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر دوندگی
دوندگی
تند رونده و تازنده و تاخت کننده، شتابنده
تند رونده و تازنده و تاخت کننده، شتابنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر دنندگی
دنندگی
دوندگی به نشاط، خرامندگی
دوندگی به نشاط، خرامندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر راوندی
راوندی
یکی از گوشه های همایون (راست پنجگاه)
یکی از گوشه های همایون (راست پنجگاه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر راندوو
راندوو
فرانسوی پیمان دیدار، دیدارگاه
فرانسوی پیمان دیدار، دیدارگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ربایندگی
ربایندگی
دزدی و سرقت، ربودن
دزدی و سرقت، ربودن
فرهنگ لغت هوشیار