جدول جو
جدول جو

معنی راندگانات - جستجوی لغت در جدول جو

راندگانات
راندانغات، بعقیدۀ پاین اسمیت معنی آن چوبها و چرخ آسیای دندانه دار است، ولی بعقیدۀ وولرس از ریشه فارسی است و قسمت اول آن رانده از مصدر راندن که با دو علامت جمع یعنی ’ان’ فارسی و ’ات’ عربی جمع بسته اند، بنابراین معنای لغوی آن مولد فشار و حرکت بجلو بوسیلۀ آب است، (از دزی ج 1 ص 496)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِ)
جمع رانده: و گفت ای ملعون میخواهی ایمان آوری و تو از جملۀ راندگانی. (قصص الانبیاء ص 108). رجوع به رانده شود
لغت نامه دهخدا