جدول جو
جدول جو

معنی راعول - جستجوی لغت در جدول جو

راعول
دام گورخر، ج، رواعیل، (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آنکه بسیار کند کاری را، در فرهنگها شرحی بر این صیغه نیامده است و توضیح فوق به قیاس آورده شد
لغت نامه دهخدا
رسن که به آن بر درخت خرما برآیند، (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از کنزاللغات) (منتهی الارب) (از المنجد) (از ناظم الاطباء)، رسن که بدان بر خرمابن شوند، (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
پالان شتر، ج، راحولات، در قولی از فرزدق پالان منقش است، (منتهی الارب) (آنندراج)، رجوع به راحولات شود
لغت نامه دهخدا
نام زلیخای مشهور است، (برهان) (آنندراج)، صاحب روضه الصفا گوید: بروایت اکثر علماء، زلیخا راعیل نام داشت و پدرش را که از اعیان مصر بود رعائیل می گفتند و بقولی زلیخا مسماه به نکا و پدرش موسوم به نیوش بود ... (حبیب السیر چ سنگی تهران ج 1 ص 24)
لغت نامه دهخدا
نگهبانان و نگهداران و نگهدارندگان، (شمس اللغات)، شبانان، (شمس اللغات)، مراعات کنندگان، (شمس اللغات)، جمع واژۀ راعی، رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
راعوف البئر، سنگی که بر سر چاه گذارند تا آب بردارنده روی آن بایستد، (از تاج العروس) (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
راعوث، روت، زنی است از مؤآب که به ابوعز وصلت کرد و از او صاحب فرزندی بنام عوبید شد که جد داود باشد، (از اعلام المنجد)، و رجوع به کتاب مقدس شود،
- سفر راعوت، از اسفار عهد قدیم است، (از المنجد)، و رجوع به روت شود
لغت نامه دهخدا
(چُ)
رودی است در هندوستان در خطۀ ’غوآ’ یا ’کوه’ از سلسلۀ جبال ’کات’ سرچشمه میگیرد و راه آهن بمبئی - مدرس بوسیلۀ پلی از روی این رود میگذرد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(وِ)
موریس. آهنگسار نامی فرانسوی که بسال 1875 م. در سیبور بدنیا آمد. وی از بزرگترین استادان موسیقی فرانسه گردید که ظرافت ووضوح بیان آثارش در قطعاتی مانند ’مامرلوی’ ’لور اسپانیول’ دیده میشود. راول بسال 1937 میلادی درگذشت
لغت نامه دهخدا
(عِ)
خرمابنان تر یعنی بی بر یا بلایه بارآور. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، تخم ضعیف. (از تاج العروس) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راحول
تصویر راحول
پالان شتر، پالان زیورین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راوول
تصویر راوول
نیشک دندان افزوده ای که پشت دندان ها برآید
فرهنگ لغت هوشیار
دارکمند ریسمان ویژه ای است که با آن از درختان ستبر و بلند بالا روند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راعل
تصویر راعل
خرمای نر
فرهنگ لغت هوشیار