جدول جو
جدول جو

معنی راعوف - جستجوی لغت در جدول جو

راعوف
راعوف البئر، سنگی که بر سر چاه گذارند تا آب بردارنده روی آن بایستد، (از تاج العروس) (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خطهای پیه، (از اقرب الموارد)، شاخ فزونی که از تنه خرمابن برآمده باشد، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، ج، روادیف، (منتهی الارب)، و نیز رجوع به رادفه شود
لغت نامه دهخدا
نام مردی از ابی عباد، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
نگهبانان و نگهداران و نگهدارندگان، (شمس اللغات)، شبانان، (شمس اللغات)، مراعات کنندگان، (شمس اللغات)، جمع واژۀ راعی، رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
دام گورخر، ج، رواعیل، (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
راعوث، روت، زنی است از مؤآب که به ابوعز وصلت کرد و از او صاحب فرزندی بنام عوبید شد که جد داود باشد، (از اعلام المنجد)، و رجوع به کتاب مقدس شود،
- سفر راعوت، از اسفار عهد قدیم است، (از المنجد)، و رجوع به روت شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
بارانهای سبک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راعف
تصویر راعف
تیزی تیزی بینی تیزه کوه، پیش اسپ پیش بر
فرهنگ لغت هوشیار