جدول جو
جدول جو

معنی راشنی - جستجوی لغت در جدول جو

راشنی
(شِ)
عبدالله محمد راشنی ادیب شاگرد حریری است. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
شیرینی، چیزی که فقط به اندازۀ چشیدن باشد، مقدار کمی ترشی، از قبیل سرکه، آبغوره یا رب انار که به خوراک بزنند، کلاهک فلزی که در آن مقدار کمی مادۀ قابل انفجار وجود دارد و در ته فشنگ قرار میدهند یا در سر پستانک تفنگ های سرپر برای آتش کردن تفنگ میگذارند، مزه، اندکی از خوراک که برای مزه کردن بچشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
روشنایی، فروغ، نور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راطنی
تصویر راطنی
یونانی زمج (مطلق صمغ را گویند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
مزه شیرینی
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است علفی و پایا از از تیره مرکباء که در حقیقت سر دسته این تیره است. ارتفاعش بین 50 سانتیمتر تا 1 متر است و آن بر اثر کشت های متوالی تا 2 متر نیز میرسد. ریشه این گیاه دراز 5، 0 الی 1 متر و بقطر یک انگشت و رنگش قهو ه یی است. گیاه مزبور قابل انعطاف است. ساقه اش خشن و برگهایش پوشیده از کرک میباشد. برگهای قاعده این گیاه دارای بریدگیهای مشخص ولی برگهای فوقانیش معمولا کوچک و نوک تیز و تقریبا ساقه آغوش است. گلهایش که در فاصله ماههای تیر و مرداد ظاهر میشوند برنگ آبی زیبا و گاهی گلی یا سفید رنگ و طبق گل مسطح است. جام گل منحصرا مرکب از گلهای زبانه یی است. این گیاه در اراضی بایر و کنار جاده ها و چمنزار ها میروید و کشت آن نیز مواظبت و دقت لازم ندارد. قسمت مورد استفاده گیاه مذکور برگ تازه و ریشه خشک شده آن است. ریشه کاسنی شامل مواد لعابی و اینولین و قندهای مختلف دیگر از قبیل گلوکز و سوولز و ساکارز است و بمقدار جزوی تانن نیز دارد. بعلاوه دارای یک آلکالوئید بنام شیکورین و مقداری نیترات پتاسیم است. کاسنی در تداوی بعنوان مقوی عمومی و مقوی معده و تصفیه کننده خون و مدروملین و تب بر استعمال میشود. برگهای این گیاه بسیار تلخ است و بعنوان تقویت دهنده دستگاه هضم در بیمارانی که از تبهای نوبه یی برخاسته اند توصیه میشود. درایران معمولا برگهای کاسنی را میجوشانند و پس از تقطیر آنرا بنام عرق کاسنی مورد استفاده قرار میدهند و بعلاوه ریشه و برگها و ساقه های خشک شده و نرم شده آنرا با قهوه مخلوط و مصرف میکنند. این گیاه در اکثر نقاط بحرالرومی و آسیای صغیر و شمال افریقا و ایران بفراوانی میروید و بطور مختلف مصرف میشود هندبا انطوبیا شکوریه سرس کاسنی تلخ سیکوریا هندبه کسناج کونه یک چیپوتیپایی شکوریا امیرون آجی مارول سریس شریش سکوثا کاسنی دشتی ارحل کاسنی بیابانی کاسنی وحشی. یا تیره کاسنی. منظور تیره مرکبان است که کاسنی سر دسته آنهااست. یا چکیده کاسنی. مایع کم و بیش لزج و غلیظی که از جوشاندن ریشه و برگهای کاسنی قبل از صاف کردن حاصل میشود و در طب بعنوان معالج تبهای نوبه یی مصرف میگردد. یا عرق کاسنی. عرقی که از تقطیر جوشانده ریشه و برگهای کاسنی گیرند و مصرف طبی دارد کاشنی عرق. یا کاسنی صحرای. از تیره مرکبا جزو دسته کاسنی ها که در اروپا و آسیا (درایران: اطراف یزد) میروید و جوشانده اش در تداوی دردهای مزمن مفاصل استعمال میشود پروتیزک خندریلی یعضیض مروریه هندباء بری آق هندبا یعضید جعضیض علث. یا کاسنی فرنگی. گونه ای کاسنی که آنرا میکارند و چون مانند کاسنی معمولی برگهایش تلخ نیست برگهای آنرا در سالاد ریخته میخورند کاسنی سالادی کاسنیه تیفاف فیخوریون هندبی کاسنی بستانی هندبه بستانی کاسنی شیرین. یا کاسنی وحشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
مقداری از غذا که برای مزه کردن، بچشند، مقدار ترشی که به غذا می زنند، ماده قابل اشتعالی که به فشنگ یا هر مواد منفجره ای وصل کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
صراحت، وضوح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
Sauciness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
Enlightenment, Lucidity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
illumination, lucidité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
piquant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
pittigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
iluminación, lucidez
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
pencerahan, kejernihan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
verlichting, helderheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
प्रबोधन , स्पष्टता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
เผ็ด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
pedas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
illuminazione, lucidità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
picante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
oświecenie, przejrzystość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
piccante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
iluminação, lucidez
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
picante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
启蒙 , 明晰
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
辛辣
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
ostrość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
просвітлення , ясність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
гострота
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
Erleuchtung, Klarheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
Würzigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
просвещение , ясность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
острота
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چاشنی
تصویر چاشنی
मसालेदार
دیکشنری فارسی به هندی