- راسم
- آب روان، رویه ساز (رویه سطح)
معنی راسم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آیین ها
آداب، آئین ها، قاعده ها، شرایط
جمع واژۀ مرسوم، ویژگی هنجاری که براساس آیین یا فرهنگ در یک جامعه رایج شده است، چیزی که از طرف والی یا حاکم به کسی داده می شود، جیره، مواجب
Convention
convenção
Konvention
konwencja
конвенция
конвенція
conventie
convención
convention
convenzione
सम्मेलन
konvensi
konvansiyon
כְּנִיסָה
mkutano
ข้อบังคับ
সম্মেলন
کانفرنس
مؤتمرٌ
کسی که لبخند زند
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
بخش کننده، مقسم، نام پسر پیامبر (ص)، به صورت پسوند و پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدیدمی سازد مانند محمد قاسم، قاسمعلی
استوار
احتمالا
مستقیم، بی انحراف