جدول جو
جدول جو

معنی راستیم - جستجوی لغت در جدول جو

راستیم
از سمت راست، طرف راست
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راستین
تصویر راستین
راستی، حقیقی، واقعی، برای مثال حاسدم گوید چرا باشی تو در درگاه شاه / اینت بغضی آشکارا، اینت جهلی راستین (منوچهری - ۹۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راستی
تصویر راستی
مقابل کجی و خمیدگی، راست بودن، طرف راست بودن،
صحت و درستی، مقابل دروغ، صداقت و حقیقت
راستی را: به راستی، برای مثال راستی را اگر کتاب نبود / علم جز نقش روی آب نبود (لغتنامه - راستی)
به راستی: راستی را، در حقیقت، در واقع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استیم
تصویر استیم
آستین، آستین جامه، دهانۀ ظرف چرمی که با نخ بسته می شود مانند دهانۀ خیک، برای مثال خیز و پیش آر از آن می خوش بوی / زود بگشای خیک را استیم (خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۸۰)
فرهنگ فارسی عمید
مقابل کج، مقابل خم، (آنندراج)، مستقیم، راست:
ز فرزند زهرا و حیدر گرفتم
من این سیرت راستین محمد،
ناصرخسرو،
در هر قدم که می نهد آن سرو راستین
حیف است اگر بدیده نروبند راه را،
سعدی،
، واقعی، حقیقی:
ای شهریار راستین ای پادشاه داد و دین
ای نیک فعل و نیک خواه ای از همه شاهان گزین،
دقیقی،
همه مهتران خواندند آفرین
برآن نامور مهتر راستین،
فردوسی،
زود کن ما را خبر ده تا کی آید نزد ما
شهریار شهریاران پادشاه راستین،
فرخی،
ای شه پاکیزه دین ای پادشاه راستین
ای مبارک خدمت تو خلق را امیدوار،
فرخی،
شاهنشه زمانه ملک زاده بوسعید
مسعود با سعادت و سلطان راستین،
فرخی،
حاسدم گوید چرا باشی تو در درگاه شاه
اینت بغض آشکارا اینت جهل راستین،
منوچهری،
در دل اعدای ملک تو زیادت کرد رنج
شادی تطهیر این شهزادگان راستین،
عبدالواسع جبلی،
کو آصف جم گو بیا ببین
بر تخت سلیمان راستین،
انوری (از آنندراج)،
بمهد راستین و حامل بکر
بدست و آستین باد مجرا،
خاقانی،
زین کلک من که سحر طرازی است راستین
دست زمانه راست طرازی بر آستین،
خاقانی،
شهری و دل در آستین بر درش آستان نشین
اینت مسیح راستین درد نشان کیست او،
خاقانی،
من نه خاقانیم که خاقانم
تا کله دار راستین باشم،
خاقانی،
آن بود شاه راستین که و را
بر سر تخت خسروی گاه است،
سیف اسفرنگ،
بنشین کج و راست گو که نبود
همتا شه روح راستین را،
مولوی،
، واقع حال و حقیقت احوال، (شعوری ج 2 ص 11)، صادق، صادقه، (یادداشت مؤلف)، کردگار، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راستین
تصویر راستین
مستقیم، راست، مقابل کج و خم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستی
تصویر راستی
استقامت، مقابل ناراستی و خمیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستین
تصویر راستین
حقیقی، واقعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استیم
تصویر استیم
((اِ))
چرک و عفونت زخم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راستی
تصویر راستی
صداقت، حقیقت، درستی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راستین
تصویر راستین
حقیقی، واقعی، امین، صادقانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راستی
تصویر راستی
صداقت
فرهنگ واژه فارسی سره
بی ریا، صادق، صمیمی، مخلص، حقیقی، واقعی
متضاد: دروغین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از راستی
تصویر راستی
الحقيقة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از راستی
تصویر راستی
Straightness, Veracity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از راستی
تصویر راستی
rectitude, véracité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از راستی
تصویر راستی
прямолінійність , правдивість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از راستی
تصویر راستی
יֹשֶׁר , אֱמֶת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از راستی
تصویر راستی
سیدھا پن , صداقت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از راستی
تصویر راستی
সরলতা , সত্যতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از راستی
تصویر راستی
ความตรง , ความจริง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از راستی
تصویر راستی
unyofu, ukweli
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از راستی
تصویر راستی
doğruluk
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از راستی
تصویر راستی
직선 , 진실성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از راستی
تصویر راستی
まっすぐさ , 真実性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از راستی
تصویر راستی
kelurusan, kejujuran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از راستی
تصویر راستی
Geradheit, Wahrhaftigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از راستی
تصویر راستی
सीधेपन , सत्यता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از راستی
تصویر راستی
rechtheid, waarachtigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از راستی
تصویر راستی
прямота , правдивость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از راستی
تصویر راستی
rectitud, veracidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از راستی
تصویر راستی
rettitudine, veridicità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از راستی
تصویر راستی
retidão, veracidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از راستی
تصویر راستی
直率 , 真实性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از راستی
تصویر راستی
prostota, prawdziwość
دیکشنری فارسی به لهستانی