جدول جو
جدول جو

معنی رادامانت - جستجوی لغت در جدول جو

رادامانت
نام یکی از مردم یونان، وی نسب خودرا به ژوپیتر میرسانید، (ایران باستان ج 2 ص 1928)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رادمان
تصویر رادمان
(پسرانه)
دارمان، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
گارامانت، نام قومی است که رومیان باستان به طایفه ای از طوایف بربر که ساکن فزان بودند، اطلاق میکردند، مرکز اینان یک قصبه ای موسوم به غارامه بوده و به نسبت به همین جا خود را غارامانت مینامیدند، این قصبه امروز به نام جرمه در ناحیۀ وادی غربی بشکل قریه ای دیده میشود، بعض آثار باستانی رومی هنوز هم در این مکان هست، رجوع به گارامانت شود، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
نام پسر فرس من پادشاه گرجستان، (تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2425)، به امر رادامیست مهرداد برادر فرس من را نابود کردند و سلطنت ارمنستان به رادامیست تعلق گرفت، اما بلاش اشکانی به ارمنستان حمله کرد و رادامیست را مغلوب نمود و سلطنت آنجا را به تیرداد واگذار کرد، (ایران باستان ج 3 صص 2428 - 2429)
لغت نامه دهخدا
طایفه ای از ساکنین لیبیا، هردوت گوید که آنها بالاتر از ناسامنها سکنی دارند، و از آدمیزاد فرار میکنند و هیچگونه اسلحه ندارند، (ایران باستان ص 573)، و رجوع به غارامانت شود
لغت نامه دهخدا
پایدامن، جائی را گویند از دامن که بر زمین نزدیک باشد، (تتمۀ برهان)
لغت نامه دهخدا
(اُ دُ)
نام قومی که در عهد خشایارشا معادن طلا و نقرۀ کوه پان ژه را استخراج میکردند. (ایران باستان ص 749)
لغت نامه دهخدا
نام سرداری ارمنی و معاصر خسروپرویز پادشاه ساسانی، رادمان سپهدار خسروپرویز بود و معنی کلمه رادمنش است، (از فرهنگ ایران باستان پورداود ص 73) :
چوگردوی و شاپور و چو اندیان
سپهدار ارمینیه رادمان،
فردوسی (شاهنامه بروخیم ج 9 ص 2682)
لغت نامه دهخدا
تصویری از با امانت
تصویر با امانت
زنهار دار درستکار آنکه در کارها امانت ورزد امین درستکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پادامان
تصویر پادامان
آن قسمت از دامن که بزمین نزدیکتر است
فرهنگ لغت هوشیار