جدول جو
جدول جو

معنی راحتی - جستجوی لغت در جدول جو

راحتی
راحت بودن، (صفت نسبی، منسوب به راحت) ویژگی آنچه در استفاده از آن، آسایش وجود دارد مثلاً لباس راحتی، نوعی مبل، راحت الحلقوم
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
فرهنگ فارسی عمید
راحتی
مأخوذ از دیمه عربی بمعنی باران، خودرو. کشت که بباران آبیاری شود. مقابل آبی. وکشت که آب باران خورد نه آب چشمه و رود، مظمأی، مقابل مسقوی. بخسی عثری. زرع مظمی. زراعت خشکه. (یادداشت مؤلف) ، مجازاً پیش خود خوانده. تربیت ندیده. بی تعلیم. خودآموخته بی شنیدن از بزرگتری.
- دیمی بار آمدن و یا دیمی بار آمده بودن، بی مربی ماندن و از آنرو ادب و رسم و راه ندانستن. بی مربی بزرگ شده بودن. (یادداشت مؤلف).
، به معنی چیزبیخود و دروغین استعمال میشود گویند دیمی گریه میکند یا دیمی اینکار را میکند یعنی بی خود و بی جهت و بی سبب و به دروغ. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا
راحتی
آسو گونه ای از کفش
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
فرهنگ لغت هوشیار
راحتی
آسانی
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
فرهنگ واژه فارسی سره
راحتی
آرامش، آرمیدگی، آسایش، آسودگی، خاطرجمعی، رفاه
متضاد: تعب، ناراحتی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
راحتی
راحةً
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به عربی
راحتی
Comfortableness, Coziness, Snugness
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
راحتی
confortabilité, confort
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
راحتی
faraja
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
راحتی
آرام دہ , آرام
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به اردو
راحتی
আরামদায়ক , আরাম , আরামদায়কতা
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به بنگالی
راحتی
ความสะดวกสบาย , ความสะดวกสบาย , ความสบาย
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به تایلندی
راحتی
快適さ , 心地よさ
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
راحتی
rahatlık
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
راحتی
편안함 , 아늑함
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به کره ای
راحتی
נוחות , נוחות , נוֹחוּת
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به عبری
راحتی
kenyamanan
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
راحتی
आरामदायकता , आराम
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به هندی
راحتی
comfort, gezelligheid, knusheid
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به هلندی
راحتی
comodidad
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
راحتی
comodità
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
راحتی
conforto
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
راحتی
舒适度 , 舒适
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به چینی
راحتی
wygoda, przytulność
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به لهستانی
راحتی
комфортність , зручність , затишок
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
راحتی
Bequemlichkeit, Gemütlichkeit, Behaglichkeit
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به آلمانی
راحتی
комфортность , уют
تصویری از راحتی
تصویر راحتی
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راستی
تصویر راستی
مقابل کجی و خمیدگی، راست بودن، طرف راست بودن،
صحت و درستی، مقابل دروغ، صداقت و حقیقت
راستی را: به راستی، برای مثال راستی را اگر کتاب نبود / علم جز نقش روی آب نبود (لغتنامه - راستی)
به راستی: راستی را، در حقیقت، در واقع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راستی
تصویر راستی
استقامت، مقابل ناراستی و خمیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستی
تصویر راستی
صداقت، حقیقت، درستی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راستی
تصویر راستی
صداقت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راستی
تصویر راستی
Straightness, Veracity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از راستی
تصویر راستی
прямота , правдивость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از راستی
تصویر راستی
Geradheit, Wahrhaftigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از راستی
تصویر راستی
прямолінійність , правдивість
دیکشنری فارسی به اوکراینی