کوره ایست واقع در مشرق اردن از مملکت عوج در باشان و در آن قریب شصت شهر مسور بود سوای قرای متعددۀ واقعۀ در صحرا و ظاهراً ارجوب همان مقاطعۀ کنونی لجاه است که در جنوب دمشق و مشرق بحرالجلیل واقع است و بعضی سیاحان قدیم آنرا چنین وصف کرده اند: طول آن از شمال بجنوب در حدود 22 میل و عرض وی از مغرب بمشرق 14 میل و تقریباً بیضی شکل است و دارای صخره های سیاه آتشفشانی است و در آن قریه های مهجوره است و بنای ارجوب سخت محکم باشد و دشت حوران که از بحر جلیل به لجاهو از آنجا بحدود بلاد عرب ممتد است بر این ناحیه محیط است. (ضمیمۀ معجم البلدان). مؤلف قاموس کتاب مقدس آرد: ارجوب (سنگ) مقاطعه ایست در مشرق اردن که چهاردفعه در کتاب مقدس مذکور است. طولش بیست وچهار میل وعرضش سیزده میل، سنگهایش بسلتی و سیاه میباشد که از انفجار تل آتشفشان شیحان متکوّن گشته، تخمیناً موازی سی قدم از سطح زمین ارتفاع دارد. این قطعه در قدیم الایام دارای شهرهای حصارداری بود که بواسطۀ یائیربن منسه مفتوح گشته است (سفر تثنیه 3:4 و 5 و 14) و سلیمان نیز بر آنجا حاکمی قرار داد (اول پادشاهان 4:13). سقف بسیاری از خانه های این مقاطعه از سنگ و در و پنجره های آن نیز از سنگ بود، بدین لحاظ از خانه های سایر شهرهای قدیم بهتر محفوظ مانده است و دارای هیکلها و قصور عالیه میباشد
کوره ایست واقع در مشرق اردن از مملکت عوج در باشان و در آن قریب شصت شهر مسور بود سوای قرای متعددۀ واقعۀ در صحرا و ظاهراً ارجوب همان مقاطعۀ کنونی لجاه است که در جنوب دمشق و مشرق بحرالجلیل واقع است و بعضی سیاحان قدیم آنرا چنین وصف کرده اند: طول آن از شمال بجنوب در حدود 22 میل و عرض وی از مغرب بمشرق 14 میل و تقریباً بیضی شکل است و دارای صخره های سیاه آتشفشانی است و در آن قریه های مهجوره است و بنای ارجوب سخت محکم باشد و دشت حوران که از بحر جلیل به لجاهو از آنجا بحدود بلاد عرب ممتد است بر این ناحیه محیط است. (ضمیمۀ معجم البلدان). مؤلف قاموس کتاب مقدس آرد: ارجوب (سنگ) مقاطعه ایست در مشرق اردن که چهاردفعه در کتاب مقدس مذکور است. طولش بیست وچهار میل وعرضش سیزده میل، سنگهایش بسلتی و سیاه میباشد که از انفجار تل آتشفشان شیحان متکوّن گشته، تخمیناً موازی سی قدم از سطح زمین ارتفاع دارد. این قطعه در قدیم الایام دارای شهرهای حصارداری بود که بواسطۀ یائیربن منسه مفتوح گشته است (سفر تثنیه 3:4 و 5 و 14) و سلیمان نیز بر آنجا حاکمی قرار داد (اول پادشاهان 4:13). سقف بسیاری از خانه های این مقاطعه از سنگ و در و پنجره های آن نیز از سنگ بود، بدین لحاظ از خانه های سایر شهرهای قدیم بهتر محفوظ مانده است و دارای هیکلها و قصور عالیه میباشد
دهی است از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر که در 12هزارگزی جنوب سرباز و دوهزارگزی باختر راه مالرو سرباز به فیروزآباد واقع است، محل کوهستانی، گرمسیر و مالاریائی است، و سکنۀ آن 50 تن که سنی مذهب اند و به لهجه بلوچی سخن می گویند، آب آن از چشمه و محصول آن خرما و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه آن مالرو و ساکنان از طایفۀ سرباز هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر که در 12هزارگزی جنوب سرباز و دوهزارگزی باختر راه مالرو سرباز به فیروزآباد واقع است، محل کوهستانی، گرمسیر و مالاریائی است، و سکنۀ آن 50 تن که سنی مذهب اند و به لهجه بلوچی سخن می گویند، آب آن از چشمه و محصول آن خرما و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه آن مالرو و ساکنان از طایفۀ سرباز هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
مصدر به معنی رجب. (ناظم الاطباء). بزرگ داشتن کسی را (منتهی الارب) (آنندراج). بزرگ داشتن. (تاج المصادر بیهقی) ، تنها برآمدن چوب. (از منتهی الارب) (آنندراج) ، به سخن بد متهم کردن کسی را و دشنام دادن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، ترسیدن. (مصادر اللغۀ زوزنی) (از اقرب الموارد)
مصدر به معنی رجب. (ناظم الاطباء). بزرگ داشتن کسی را (منتهی الارب) (آنندراج). بزرگ داشتن. (تاج المصادر بیهقی) ، تنها برآمدن چوب. (از منتهی الارب) (آنندراج) ، به سخن بد متهم کردن کسی را و دشنام دادن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، ترسیدن. (مصادر اللغۀ زوزنی) (از اقرب الموارد)
دهی است از دهستان خرم آباد شهرستان شهسوار. دشتی، معتدل، مرطوب و سکنۀ آن 140 تن است. آب از رودخانه چشمه کیله. محصولش برنج و مرکبات. شغل اهالی آنجا زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان خرم آباد شهرستان شهسوار. دشتی، معتدل، مرطوب و سکنۀ آن 140 تن است. آب از رودخانه چشمه کیله. محصولش برنج و مرکبات. شغل اهالی آنجا زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد واقع در 7000 گزی باختر گهواره و کنار رود خانه زمکان، کوهستانی و سردسیر و دارای 790 تن سکنه است، آب آن از چشمه و زه آب رود خانه زمکان تأمین میشود، محصول آن غلات، توتون، صیفی، حبوب، قلمستان، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، سه محل به فاصله 1000 گز به گوراجوب قشلاق و باباکرم و مرادبیگ مشهور است، سکنۀ آنها به ترتیب 170، 120 و 5000 تن است، توتون این محل به خوبی مشهور است، اهالی از تیره گهواره ای هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد واقع در 7000 گزی باختر گهواره و کنار رود خانه زمکان، کوهستانی و سردسیر و دارای 790 تن سکنه است، آب آن از چشمه و زه آب رود خانه زمکان تأمین میشود، محصول آن غلات، توتون، صیفی، حبوب، قلمستان، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، سه محل به فاصله 1000 گز به گوراجوب قشلاق و باباکرم و مرادبیگ مشهور است، سکنۀ آنها به ترتیب 170، 120 و 5000 تن است، توتون این محل به خوبی مشهور است، اهالی از تیره گهواره ای هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)