رئاله(رِلَ) جمع واژۀ رأل، بچۀ شترمرغ یا بچۀ یکسالۀ آن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از متن اللغه) (آنندراج). رئال. رجوع به رئال و رأل و رئاله شود ادامه... جَمعِ واژۀ رأل، بچۀ شترمرغ یا بچۀ یکسالۀ آن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از متن اللغه) (آنندراج). رئال. رجوع به رئال و رأل و رئاله شود لغت نامه دهخدا