جدول جو
جدول جو

معنی ذیبین - جستجوی لغت در جدول جو

ذیبین
(ذَ بَ)
موضعی است در شعر نابغه به رضافه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طیبین
تصویر طیبین
طیّب ها، پاک ها، پاکیزه ها، نیکوها، حلال ها و رواها، جمع واژۀ طیّب
فرهنگ فارسی عمید
(ذَ رَ بَ)
تثنیۀ ذرب. رماه بالذربین، متهم کرد او را ببدی و خلاف
لغت نامه دهخدا
(طَیْ یِ)
جمع واژۀ طیب (در حال نصب و جرّ). رجوع به طیب شود
لغت نامه دهخدا
(طَ)
نام کوهی است در شام. قلقشندی آرد: و در کوه معروف به طیبین شام فرقه ای از قبیلۀ همدانست. (صبح الاعشی ج 1 ص 328)
لغت نامه دهخدا
از قرای جوف است در مصر بین بلبیس و قاهره، (از معجم البلدان)، دهی است نزدیک قاهره، (منتهی الارب)،
- شیبین القناطر، شهری است در قلیوب بمصر و اکنون به شبین القناطر معروف است، (تاج ص 78)
لغت نامه دهخدا
(ذِءْ بَ)
رجوع به ذئبان شود
لغت نامه دهخدا
باقی پشم یا موی برگردن شتر یا اسپ، ذوبان
لغت نامه دهخدا
تصویری از ذربین
تصویر ذربین
متهم کرد او را ببدی و خلاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیبین
تصویر طیبین
پاک پاکیزه طاهر، خوب نیکو، حلال روا، خوشبوی معطر
فرهنگ لغت هوشیار