جدول جو
جدول جو

معنی ذویقن - جستجوی لغت در جدول جو

ذویقن
(یَ قَ)
آنکه بهر چه شنود یقین کند. خوش باور
لغت نامه دهخدا
ذویقن
(یَ قَ)
آبی است بنو قمیر بن عامر بن صعصعه را
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ذَ قِ)
جمع واژۀ ذاقنه. چیزها که زیر زنخ است یا سرهای حلقوم یا تندیهای حلقوم یا چنبر گردن یا فرود شکم متصل به ناف یا چاههای سینه
لغت نامه دهخدا
(یَ زَ)
مالک بن مراره ارهاوی صحابی است. و او از جانب حمیریان زرعه برسالت نزد رسول اکرم صلوات الله علیه رفت. در دایره المعارف های اسلامی، واژه صحابی به معنای یار پیامبر آمده است، کسی که در زمان حیات پیامبر با او ملاقات کرده، ایمان آورده و با اسلام از دنیا رفته است. این تعریف در علم حدیث و تاریخ اسلام کاربرد بسیار زیادی دارد و تأثیر بسزایی در فهم سنت نبوی دارد.
لغت نامه دهخدا