گول. زیان زده و مغبون در هر چیزی. و فیه هزرات، او نیک کسلمند است. (منتهی الارب). الهزره... الکسل التام و انه لذو هزرات، یغبن فی کل شی ٔ... و فیه هزرات ای کسل. تاج العروس
گول. زیان زده و مغبون در هر چیزی. و فیه هزرات، او نیک کسلمند است. (منتهی الارب). الهزره... الکسل التام و انه لذو هزرات، یغبن فی کل شی ٔ... و فیه هزرات ای کسل. تاج العروس
رجل ذوکسرات و هدرات، مردی که در هر چیزی مغبون شود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج) ، جمع واژۀ کسره. (از اقرب الموارد). رجوع به کسره شود
رجل ذوکسرات و هدرات، مردی که در هر چیزی مغبون شود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج) ، جَمعِ واژۀ کسره. (از اقرب الموارد). رجوع به کَسرَه شود