جدول جو
جدول جو

معنی ذوکسرات - جستجوی لغت در جدول جو

ذوکسرات
(کَ سَ)
گول. و رجل ذوکسرات و هدرات، مرد که در هر چیزی مغبون شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ زَ)
گول. زیان زده و مغبون در هر چیزی. و فیه هزرات، او نیک کسلمند است. (منتهی الارب). الهزره... الکسل التام و انه لذو هزرات، یغبن فی کل شی ٔ... و فیه هزرات ای کسل. تاج العروس
لغت نامه دهخدا
(خَ سَ)
مردی ذوخسقات در بیع، یعنی آنکه باری روا میدارد و باری فسخ میکند
لغت نامه دهخدا
وادیی است میان کوفه و فید
لغت نامه دهخدا
(کِ / کِ سَ)
جمع واژۀ کسره. (اقرب الموارد). رجوع به کسره شود
لغت نامه دهخدا
(کَ سَ)
رجل ذوکسرات و هدرات، مردی که در هر چیزی مغبون شود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج) ، جمع واژۀ کسره. (از اقرب الموارد). رجوع به کسره شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تکسرات
تصویر تکسرات
جمع تکسر
فرهنگ لغت هوشیار