ذئجه ذاجاً، جرّعه شدیداً، سخت بدم درکشید آب و مانند آن را. و اندک اندک آشامیدن آب را. (از اضداد است) ، ذأج عصفور، ذبح آن، ذأج سقا، دریدن مشک، دمیدن در مشک، پاره کردن مشک، ذأج ورد، سرخ شدن گل
ذئجه ذاجاً، جرّعه شدیداً، سخت بدم درکشید آب و مانند آن را. و اندک اندک آشامیدن آب را. (از اضداد است) ، ذأج عصفور، ذبح آن، ذأج سقا، دریدن مشک، دمیدن در مشک، پاره کردن مشک، ذأج ورد، سرخ شدن گل
گذر کردن آینۀ زانو در مابین پوست و استخوان. (ناظم الاطباء). ناظم الاطباء این صورت را ضبط کرده است، اما صحیح کلمه مؤوج (م ئو) است. رجوع به مؤوج در منتهی الارب و اقرب الموارد مادۀ ’م وج’ شود
گذر کردن آینۀ زانو در مابین پوست و استخوان. (ناظم الاطباء). ناظم الاطباء این صورت را ضبط کرده است، اما صحیح کلمه مؤوج (م ُ ئو) است. رجوع به مؤوج در منتهی الارب و اقرب الموارد مادۀ ’م وج’ شود