جدول جو
جدول جو

معنی ذوهزرات - جستجوی لغت در جدول جو

ذوهزرات
(هََ زَ)
گول. زیان زده و مغبون در هر چیزی. و فیه هزرات، او نیک کسلمند است. (منتهی الارب). الهزره... الکسل التام و انه لذو هزرات، یغبن فی کل شی ٔ... و فیه هزرات ای کسل. تاج العروس
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَِ)
یکی از دهستانهای کجور که در شهرستان نوشهر واقع است. این دهستان در قسمت شمال غربی کجور و شمال دهستان زانوس رستاق قرار دارد و از 16 آبادی تشکیل شده است. مرکز دهستان کوهپر پایین و قرای مهم دیگر آن عبارت از اویل و نیمور است و در حدود 3هزار تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(هََ جَ)
ابن نسمی از بنومیثم بن سعد. یکی از اقیال و اذواء یمن است
لغت نامه دهخدا
(کَ سَ)
گول. و رجل ذوکسرات و هدرات، مرد که در هر چیزی مغبون شود
لغت نامه دهخدا
(وِ / وِ زِ)
جمع واژۀ وزره. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به وزره شود
لغت نامه دهخدا